
تعداد نشریات | 20 |
تعداد شمارهها | 509 |
تعداد مقالات | 4,413 |
تعداد مشاهده مقاله | 8,291,214 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 4,279,708 |
معنا و مبنای قاعدۀ الاتفاقی در فلسفۀ سینوی | ||
حکمت سینوی (مشکوه النور) | ||
مقاله 11، دوره 25، شماره 66، اسفند 1400، صفحه 243-264 اصل مقاله (437.1 K) | ||
نوع مقاله: علمی ـ پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30497/ap.2022.242310.1570 | ||
نویسندگان | ||
محمدکاظم فرقانی* 1؛ راضیه لاهوتیان2 | ||
1دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران. | ||
2دانشآموختۀ کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شهید مطهری، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
ابن سینا بهتبع ارسطو برای حل معضل استقرا از قاعدۀ «الإتفاقی لایکون دائمیاً و لا اکثریاً» بهره برده و بر این اساس، اولین مسئلۀ مقالۀ حاضر، پرسش دربارۀ معنا و مفاد این قاعده ازنگاه اوست. از آنجا که واژۀ «اتفاق» به پنج معنا بهکار می رود، در وهلۀ نخست باید مشخص کرد او دقیقاً کدام معنا را درنظر داشته است تا از این طریق، مفاد این قاعده روشن شود. درپی بررسی آثار شیخالرئیس درمییابیم مراد او اتفاق بهمعنای بخت و همچنین هرسه معنای نفی علیت (فقدان علت فاعلی، علت غایی و رابطۀ علّی) نبوده؛ بلکه اتفاق بهمعنای وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بیان بوعلی، وقتی می توان پدیده ای را اتفاقی دانست که نسبتبه سبب ذاتیاش درنظر گرفته نشود. اتفاقی، امری است که سبب و غایت بالعَرَض دارد و اکثری و دائمی نیست. هر امری که نسبتبه سبب ذاتیاش سنجیده شود، ازنوع دائمی و اکثری خواهد بود و بر این اساس میتوان گفت ازنظر ابنسینا دائمی و اکثریبودن، ملاکی است که نشان میدهد شیء مطابق طبیعت و ذات خود عمل می کند. در این مقاله، اصل علیت و لوازم آن (ضرورت و سنخیت علت و معلول)، قاعدۀ «الشیء ما لم یجب لم یوجد» و قاعدۀ «القسر لایدوم» بهعنوان مبانی قاعدۀ الاتفاقی معرفی شده اند. | ||
کلیدواژهها | ||
الاتفاقی؛ اتفاق؛ ابنسینا؛ استقرا؛ علیت | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Meaning and Foundations of the Principle of Ittifaqi (Coincidence) in Avicenna’s Philosophy | ||
نویسندگان [English] | ||
Mohamad Kazim Forghani1؛ Razieh Lahootian2 | ||
1Associate Professor, Department of Islamic Philosophy & Theology, Imam Sadiq University, Tehran, Iran. | ||
2Master of Islamic Philosophy & Hekmat, Shahid Motahari University, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Subsequent to Aristotle, the principle of ‘Ittifaqi (coincidence) is not been permanent nor major', is used by Avicenna in order to solve the problem of induction. The first subject in this study is the question about the meaning and content of this principle from Avicenna’s perspective. Since the word of “ittifaq” has been used in five meanings, it should be specified which meaning of this word is exactly according to Avicenna' view to elucidate the content of the above principle. Looking thorough works of Avicenna, Sheik-Al-Raees, reveals that “Ittifaq” in the meaning of fortune or any other three meanings (the lack of an agentive cause, the lack of an ultimate cause, and the lack of a causal relationship) has not been his intension but he means it “the presence of an opponent”. Thus, Avicenna argued that a coincidental phenomenon is not considered in relation to its intrinsic cause. A coincidental phenomenon is something that has an intrinsic cause and purpose, and such matters are not general or permanent”. Anything that is evaluated concerning its intrinsic cause is permanent and major. Thus, it should be argued that Avicenna considers permanency and majority as a criterion that indicates a thing acts according to its nature and essence. This study introduces the principle of causality and its requirements (necessity and the congruence of causes and effects), the principle of “a thing will not exist until its existence becomes necessary”, and the principle of “an unnatural phenomenon does not last”. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Ittifaq, al-Ittifaqi, Avicenna, induction, causality | ||
مراجع | ||
ابراهیمی دینانی، غلامحسین (بیتا). قواعد کلی فلسفی در فلسفۀ اسلامی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1361). فن سماع طبیعی (محمدعلی فروغی، نگارش) (چاپ 3). تهران: امیرکبیر.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1373). برهان شفا (مهدی قوامصفری، مترجم و پژوهشگر) (چاپ 1). تهران: فکر روز.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1391)، التعلیقات (سید حسین موسویان، محقق) (چاپ 1). تهران: مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1400ق). رسایل ابنسینا: رسالۀ سرّ القدر. قم: بیدار.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1404ق). الشفاء (الإلهیات) (سعید زائد و الأب قنواتى، مصححان). قم: مکتبة آیتالله المرعشی النجفی.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1405ق). الشفاء: الطبیعیات (سعید زائد و دیگران، محققان) (چاپ 2). قم: کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی.
ارسطو (1363). طبیعیات (مهدی فرشاد، مترجم). تهران: امیرکبیر.
ارسطو (بیتا). الطبیعة (السماع الطبیعی) (اسحاق بن حنین حیری، مترجم). قاهره: المرکز القومی للترجمة.
اسفراینی نیشابوری، محمد بن علی (1383). شرح کتاب النجاة لإبنسینا: قسم الإلهیات. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
خوانساری، محمد (1386). منطق صوری (چاپ 32). تهران: آگاه.
السبزواری، هادی (1383). شرح المنظومة فی المنطق و الحکمة (چاپ 1). قم: بیدار.
شیروانی، علی (1389). ترجمه و شرح بدایة الحکمة. قم: دار الفکر.
صدر، محمدباقر (1382). مبانی منطقی استقرا (محمدعلی قدسپور، مترجم) (چاپ 1). قم: یمین.
طباطبایی سید محمدحسین (1387). اصول فلسفۀ رئالیسم. قم: مؤسسۀ بوستان کتاب.
طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد (1385). الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید (علامه حلی، شارح) (چاپ 3). قم: بیدار.
قوامصفری، مهدی (1378). نظریۀ صورت در فلسفۀ ارسطو (چاپ 2). تهران: حکمت.
مصباح یزدی، محمدتقی (1364). علت غایی. نشریۀ نور علم، (14)، 8-17.
مطهری، مرتضی (1370). درسهای الهیات شفا (چاپ 2). تهران: حکمت.
یثربی، سید یحیی (1385). ترجمه و شرح الهیات نجات (چاپ 1). قم: بوستان کتاب. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 340 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 245 |