Meta-analysis of studies on the relationship cultural capital and social tolerance (with an emphasis on age category moderator variables)

Document Type : Scientific-Research Article

Authors

1 university kashan

2 Professor of Social Sciences.University of Kashan

3 university of kashan

10.30497/rc.2023.239974.1738

Abstract

Cultural capital includes the individual's enduring inclinations, tendencies, and habits that are acquired during the socialization process And social tolerance also refers to a situation in which individuals and groups, in relation to a situation, event, or phenomenon that they find highly distasteful Or they are indifferent to it, they deal with self-control and tolerance. The research method of this research is meta-analysis. In the first step of evaluating the selected researches, the assumptions of homogeneity and publication error were examined. The findings indicated the heterogeneity of the effect size and the lack of bias in the publication of the studied studies. In the second stage, the effect size coefficient and the moderating role of the age variable were evaluated using the second version of CMA software. Statistical calculations indicate that the average size of the effect of cultural capital (random combination effects) on social tolerance in the studies under study is equal to 0.195 and since the estimated size is in the range of confidence, It can be acknowledged that cultural capital affects social tolerance. According to the interpretation system of the effect size due to the meta-analysis known as Cohen model, the effect size obtained from the present study is at a low to medium level. Another noteworthy finding of the present study is that the size of the youth effect in the random model is larger than other age groups. In other words, youth cultural capital has a greater impact on social tolerance.

Keywords

Main Subjects

فراتحلیل مطالعات رابطه سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی در ایران (با تأکید بر متغیر تعدیل‌گر گروه سنی)

 

عادل سجودی*

محسن نیازی**

سحر نقی‌پور ایوکی***

چکیده

سرمایه فرهنگی دربرگیرنده تمایلات پایدار فرد، گرایش‌ها و عادت‌هایی است که طی فرایند جامعه­پذیری حاصل می­شود و مدارای اجتماعی نیز ناظر بر وضعیتی است که در آن افراد و گروه‌ها، نسبت به وضعیت، رویداد و پدیده‌ای که آن را به‌شدت ناپسندیده می‌شمارند و یا نسبت به آن بی‌تفاوت هستند، با خویشتن‌داری و مدارا برخورد می­کنند. روش پژوهش این تحقیق فراتحلیل است. در گام نخست ارزیابی پژوهش‌های منتخب، مفروض‌های همگنی و خطای انتشار، بررسی شدند که یافته‌ها حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی داشت. در مرحله دوم، ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل‌کنندگی متغیر سن با به‌کارگیری نسخه دوم نرم‌افزار CMA ارزیابی گردید. محاسبات آماری بیانگر این مطلب هستند که میانگین اندازه اثر سرمایه فرهنگی (اثرهای ترکیبی تصادفی) بر مدارای اجتماعی در مطالعات مورد پژوهش معادل 195/0 و از‌آنجا‌که اندازه برآورد شده در محدوده اطمینان است، می­توان اذعان داشت که سرمایه فرهنگی بر مدارای اجتماعی اثرگذار است. بنابر نظام تفسیر اندازه اثر ناشی از فراتحلیل معروف به مدل کوهن، اندازه اثر به­دست‌آمده از پژوهش حاضر در سطح کم متمایل به متوسط می­باشد. از دیگر یافته‌های شایان توجه تحقیق حاضر، اندازه اثر جوانان در مدل تصادفی نسبت به سایر گروه‌های سنی بیشتر است، به‌عبارتی سرمایه فرهنگی جوانان بر مدارای اجتماعی اثرگذارتر است.

 

واژگان کلیدی: سرمایه فرهنگی، مدارای اجتماعی، ایران، اندازه اثر، فراتحلیل.

 

 

مقدمه

انسان­ها همواره به‌دنبال راهی برای زندگی در آرامش و دوری از خشونت هستند. در دوران گذشته تنوع فرهنگ­ها، زبان‌ها، اقوام و دیگر عناصر زندگی کمتر بود. این در حالی است که با ورود به دنیای نوین، افراد منبع رسیدن به آگاهی و اطلاعات نوین را از طریق امکانات در دسترس خود جستجو کردند و هر یک اندیشه خود را سازنده زندگی و آینده‌‌شان یافتند. رشد و گسترش فزاینده اطلاعات در همه زمینه‌ها تنوع وسیعی را ایجاد کرد، و در پی آن میزان تعاملات و برخورد افراد با زبان، مذهب، قومیت و فرهنگ متفاوت را فراهم نمود. وجود تسهیلاتی که جهان نوین در اختیار بشر قرار داد، سبب عدم رعایت حقوق اجتماعی افراد نسبت به هم شد. داشتن روحیه‌ای مداراجو این امکان را به تک­تک افراد می­دهد که با وجود دیدگاه‌های متفاوت بتوانند در کنار یکدیگر سازگاری داشته باشند. مدارا یک هدف نیست بلکه وسیله‌ای جهت بهبود حداقل کیفیت روابط اجتماعی، همچنین اجتناب از خشونت و اجبار است. وجود مدارا در هر فرد او را تبدیل به انسانی مثبت می‌کند که توانایی استفاده از فرصت‌های اجتماعی را به‌منظور ارتقاء خود و نیز پیشبرد فرهنگ صلح، خواهد داشت (فیروزجائیان و دیگران، 1395.الف، صص. 34-35).

عمل مدارا زمانی معنا دارد که امکان استفاده از زور و خشونت وجود داشته باشد. بدین‌ترتیب مدارا به‌عنوان فضیلتی اجتماعی و قاعده­ای سیاسی، امکان همزیستی صلح‌آمیز افراد و گروه‌هایی را فراهم می‌کند که دیدگاه‌های متفاوتی دارند و با روش‌های متفاوت در جامعه‌­ای واحد زندگی می­کنند (عسگری و شارع‌پور، 1388، ص. 14).

از‌سوی‌دیگر، می­توان سرمایه فرهنگی را از عوامل مؤثر بر میزان مدارا در یک جامعه در نظر گرفت (فیروزجائیان و دیگران، 1395.ب، صص. 34-35). بوردیو[1] به سرمایه فرهنگی در تولید نابرابری اشاره می‌کند و آن را موجب بروز تفاوت­هایی در جریان زندگی روزمره افراد می‌داند. بوردیو همچنین در اثر خود تمایز نشان می‌دهد که سلیقه یکی از شاخص­های سرمایه فرهنگی جامعه است. به‌عبارت‌دیگر، سلیقه مقوله­ای اجتماعی است و صرفاً به‌واسطه نزاع و کشمکش عاملان و کنشگران فعال در حوزه‌هایی برای تعریف آن است که می‌تواند تغییر کند و افراد طبقات اجتماعی بالاتر، توانایی این را دارند که سلایقشان را مورد پسند همگان بسازند و البته با سلایق افراد طبقات پایین به مخالفت بپردازند و بنابراین معیارهای زیبایی و تناسب طبقات بالا و نیز معیارهای زیبایی کشورهای پیشرفته مقبولیتی همگانی می­یابد (ذکایی و فرزانه، 1388، ص. 48). در نظریه بوردیو، میدان فضای بازی کنشگرانی است که با پذیرش قواعد بازی تحت تأثیر نیروی آن عمل می‌کنند. بوردیو کنش اجتماعی را با توجه به موقعیت منش در میدان تبیین می‌کند. میدان­ها (موقعیت­ها) و منش (خلق‌وخوها) در پیوندی تنگاتنگ، عاملان را سازگار می‌سازند. به عقیده او اگر عادتواره، منش و شناخت ما است، میدان عرصه‌ای است که ما در آن به‌دنبال حفظ و بهبود موقعیت اجتماعی خود هستیم و سرمایه حکم پولی را دارد که به‌وسیله آن شناخت اجتماعی را خریداری می­کنیم (بوردیو، 1384). به عقیده بوردیو در هر میدانی، میان بازیگران یا گروه‌های اجتماعی، چهار نوع سرمایه رد و بدل می­شود که یکی از تأثیرگذارترین آن سرمایه فرهنگی می­باشد. سرمایه فرهنگی به معنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن دربرگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می‌شوند (فکوهی، 1381، ص. 300). سرمایه فرهنگی در شرایط خاصی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است و می‌تواند به‌صورت مدارک و مدارج تحصیلی نهادی گردد (شارع‌پور و خوش‌فر، 1381، ص. 136).

بالندگی و ارتقاء جامعه مرهون افرادی است که با آموزه اخلاقی تساهل­گرا و مداراجو، تلاش می­کنند گره‌ای از مشکلات بگشایند. داشتن سرمایه در تمامی ابعاد بخصوص سرمایه فرهنگی را می‌توان راهی برای تقویت مدارای افراد و ارتباطات سالم، کاهش نزاع و درگیری، برقراری آرامش، صلح و امنیت در جامعه در نظر گرفت.

با توجه به اینکه مدارای اجتماعی در ادبیات نظری متأثر از سرمایه فرهنگی دانسته شده و تحقیقات دومینیک[2] (1993)، نسی داینین[3] (2001)، سیگلر و ژوسلین[4] (2002)، رابطه‌ سرمایه فرهنگی با مدارای اجتماعی را نشان دادند (فیروزجائیان و دیگران، 1395.ب، ص. 35). و تحقیقات جهانگیری و افراسیابی (1390)، ادیبی­سده و همکاران (1391)، فیروزجائیان و همکاران (1395.ب)،.... و هالپرن (2003) که در فراتحلیل این مقاله استفاده شده است از زوایای مختلف و با کم‌وکیف متفاوتی، تحصیلات، محصولات فرهنگی و به‌طور‌کلی سرمایه فرهنگی (کالاها، مهارت­ها و عنوان­های نمادین کمیاب ) را با مدارای اجتماعی در ارتباط قرار دادند، و بیان داشتند کسانی که دارای سرمایه فرهنگی هستند در ارتباط با دیگران، مدارای اجتماعی از خود نشان می‌دهند که این امر بر رابطه سازنده سرمایه فرهنگی بر مدارای اجتماعی صحه گذاشته است.

از‌آنجا‌که در سال­های اخیر، در زمینه سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی مطالعات متعددی صورت گرفته است و این مطالعات، در حوزه­های مختلف و از جوانب مستقیم و غیرمستقیم به بررسی ارتباط بین دو مفهوم مذکور پرداخته­اند، گستردگی و پراکندگی مطالعات در این حوزه و رواج رویکردهای متعدد، لزوم انجام فراتحلیلی منسجم برای نیل به تصویری جامع­تر از وضع موجود موضوع و نیل به نقایص و کاستی­های حوزه پژوهش و ارائه تصویر و چشم­اندازی یکپارچه از یافته­های علمی در این حوزه را ایجاب کرده است که از روش فراتحلیل برای مطالعه و بررسی پژوهش­های انجام شده در مورد هدف اساسی این مقاله که فراتحلیل مطالعات رابطه بین سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی در پژوهش­های ایران در طی سال‌های 98-1388 است، استفاده شود.

هرچند در انجام فراتحلیل به مطالعات دیگر رجوع می­شود و آن­ها را مرور می­کند؛ اما به یافته­های حاصل از آن­ها و به پژوهش و تجزیه و تحلیل داده­های به­دست آمده از دیگر مطالعات پرداخته می­شود.

  1. مبانی نظری و پیشینه­ پژوهش

در این بخش، ابتدا مفهوم مدارای اجتماعی و رویکردهای نظری مربوط به آن ارائه و پس از آن مفهوم سرمایه فرهنگی بحث شده است.

1-1. مدارای اجتماعی

واژه‌های تساهل، تسامح، رواداری و مدارا[5] که در ادبیات امروز برابرنهاد واژه تولریشن به‌کار می‌روند، تفاوت‌های معنایی دارند. واژه تولریشن از ریشه لاتین تولرو به معنای تحمل کردن، اجازه دادن و ابقا کردن است. این واژه با مصدر تولو به معنای حمل کردن و اجازه دادن هم‌خانواده است؛ گویی کسی که تساهل می‌ورزد باری را تحمل یا حمل می‌کند (بهشتی و رستگار، 1392، ص. 10). در فرهنگ هریتیچ آمریکا[6]، مدارا به معنای احترام به هویت، عقاید و رفتار دیگران و شناسایی حقوق رسمی افراد و گروه‌ها برای داشتن عقاید مخالف تعریف شده است (قاضی‌نژاد و اکبرنیا، 1396، ص. 5).

مدارا ـ یعنی احترام به تنوع ـ اغلب به‌عنوان ویژگی متمایز جوامع پیشرفته غربی در نظر گرفته می‌شود، چیزی که به‌وضوح آنها را از جوامع سنتی متمایز می‌کند. در‌حالی‌که جامعه سنتی هنجارهای اجتماعی می‌پذیرد و کسانی که منحرف می‌شوند را طرد می‌کند، جامعه پیشرفته تغییر اجتماعی می‌پذیرد. مدارا ممکن است همزیستی مسالمت‌آمیز بین گروه‌های مختلف را ترویج کند و خودشکوفایی فردی را شکل دهد. برعکس، عدم مدارا مانع از بروز تمایلات و استعدادها می‌شود و برای کسانی که جرئت متفاوت بودن را دارند، هزینه‌های اجتماعی سنگینی را می‌طلبد (Corneo & Jeanne, 2009, P. 691).

اقلیت‌ها صرفاً در جوامع بردبار از درجه قابل‌توجهی از حمایت برخوردارند و این حمایت حقوق اجتماعی را در جامعه تقویت می‌کند. در‌حالی‌که مدارا اجتماعی مطلوب است، همه جوامع معاصر را نمی‌توان به‌عنوان جامعه مداراپذیر قلمداد کرد. براین‌اساس، گسترش فرایند جهانی شدن و شرکت‌های فراملیتی، جهت‌گیری‌های که فرد را تابع جامعه می‌کند، جای خود را به شخصیت‌های مداراپذیر می‌دهد که مستلزم تحمل فزاینده تنوع انسانی است (Benabou & Tirole, 2006, P. 1657).

در نظریه‌های مربوط به مدارای اجتماعی، رویکردهای اندیشمندانی چون آلپورت[7]، وگت[8]، کینگ[9] و پوپر[10] مورد توجه قرار گرفته است. از زمان جنگ دوم جهانی، توجه به موضوع مدارا ذهن برخی اندیشمندان را به خود معطوف کرد.

فرضیه آلپورت (1958) بیان می‌کند در وضعیتی خاص، برخورد با اشخاص برون گروه، مدارا را در برابر افراد این گروه‌ها افزایش می‌دهد. ازجمله عواملی که موجب افزایش مدارا می‌شود عبارت است از ارزیابی مثبت از این برخوردها به‌وسیله نهادهایی مانند مدارس و شرکت‌ها یا به‌وسیله دولت. فرضیه برخورد بر این امر اشاره دارد که وابستگی متقابل مثبت، ممکن است روابط را بهبود ببخشد. آلپورت نخستین کسی بود که نظریه برخورد را مطرح می‌کند و به شرایط مورد نیاز برای توسعه روابط بین گروهی مثبت اشاره کرد.

شرایطی که آلپورت مطرح می کند، شامل این گزینه­هاست:

1- وابستگی متقابل همراه با همکاری و مشارکت در کل گروه­ها؛

2 - جایگاه برابر بین اعضای گروه اقلیت و گروه اکثریت در تعقیب اهداف مشترکشان؛

3- حمایت نهادها و مسئولان از روابط بین­گروهی؛

4- ایجاد فرصت برای اعضای همه گروه­ها تا به‌عنوان افراد، با یکدیگر کنش متقابل داشته باشند (Dawes & Christie, 2001, p. 23).

وگت مدارا را خویشتن‌داری در برابر تمایلات ناخوشایند یا احساس تهدید تعریف می‌کند. او معتقد است معمولاً برای حفظ یک گروه اجتماعی یا سیاسی و ترویج هماهنگی در گروه، کنش مدارا انجام می‌شود. مدارا را به‌عنوان تمایل به کنار گذاشتن و یا چشم­پوشی از ایده‌ها و گروه­های مخالف تعریف می­کند. مدارا چیزی فراتر از پاسخ‌های منفی سرکوب­کننده و تمرینات خویشتن‌داری است. به نظر می‌رسد تحمل توأم با احساس مطلوبیت و رضایت است؛ چراکه به افراد اجازه می­دهد به روش­هایی که دیگران با آن مخالفند، بیاندیشند و عمل کنند (فیروزجائیان؛ شارع‌پور و فرزام، 1395، ص. 76).

زندگی با تنوع فرهنگی، مذهبی و ایدئولوژیکی ناگزیر شرایطی را ایجاد می­کند که در آن افراد با باورها و ارزش­ها مواجهه می­شوند که آن­ها را قبول ندارند. براین اساس، افراد ممکن است دلایلی را برای تحمل آنچه که آن­ها را قبول ندارند (یعنی تحمل مدارا) یا رد این موارد (یعنی عدم تحمل) داشته باشند (Verkuyten; Yogeeswaran & Adelman, 2022, p. 3).

از منظر وگت، مدارا در سه بُعد قابل بررسی و تفسیر است. براین‌اساس، مدارای سیاسی را مدارا نسبت به اعمال افراد در فضای عمومی با احترام به آزادی‌های مدنی افراد دیگر می‌داند. مدارای اخلاقی را نیز مدارا نسبت به اعمال دیگران در فضای خصوصی می‌داند. همچنین مدارای اجتماعی را مدارا نسبت به ویژگی‌های مختلف انسانی که از تولد همراه او هستند، تعریف می‌کند (بیاتی؛ جهانبخش و بهیان، 1397، ص. 21).

همچنین ، پیتر کینگ[11] تساهل را بر حسب موضوع به چهار نوع تقسیم می‌کند:

1- تساهل عقیدتی به معنی تساهل درباره وجود یا بیان یا تبلیغ عقایدی مخالف با عقاید عامل تساهل.

2- تساهل سازمانی یک مرحله پیشرفته‌تر از تساهل عقیدتی است و به معنی شناسایی حق گردهمایی صاحبان عقاید مخالف با عقاید عامل تساهل است.

3- تساهل هویتی یعنی اعمال‌کردن تساهل در برابر ویژگی‌هایی که اختیاری نیست، مانند ملیت، جنس، نژاد، طبقه، فرهنگ و دارندگان این ویژگی‌ها.

4- تساهل رفتاری مانند تساهل در طرز لباس پوشیدن یا روابط اجتماعی (بهشتی و رستگار، 1392، ص. 12).

مطالعات گوناگون، تأثیر مثبت توسعه اقتصادی بر مدارا اجتماعی و همچنین تأثیر مثبت مدارا بر توسعه اقتصادی را تأیید می‌کند. این یافته که مدارا و توسعه اقتصادی یکدیگر را تقویت می­کنند، می­تواند به سیاست­گذاران کمک کند تا با اتخاذ تدابیر مختلف سیاست‌های آموزشی و نهادی برای بهبود تحمل اجتماعی، توسعه اقتصادی را مدنظر قرار دهند، و درک بهتری از نحوه رفتار، تعامل و مدار داشته باشند (Lee, 2021, p. 1094).

زندگی در یک گروه اجتماعی ، مستلزم حداقل تحمل اجتماعی است. درجه تحمل اجتماعی در یک گروه، منعکس­کننده تعادل بین رقابت درون­گروهی بر سر منابع و نیاز‌های اعضای گروه به‌عنوان شرکای همکاری در برخوردهای بین­گروهی است. تحمل اجتماعی در یک گروه منعکس­کننده تعادل بین رقابت درون­گروهی و وابستگی متقابل است؛ در‌حالی‌که افزایش رقابت، منجر به کاهش تحمل اجتماعی می­شود (Terceiro; Arruda; Schaik; Araujo & Burkart, 2021, p. 832).

1-2. سرمایه فرهنگی

سرمایه فرهنگی[12] یک مفهوم جامعه‌شناسی است و به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل تعریف می‌شود. در این تحقیق برای تحلیل سرمایه فرهنگی از نظریه تلفیقی پیر بوردیو استفاده شده است.

بوردیو در بیان مفهوم سرمایه به این ایده مارکسیستی اشاره می‌کند که سرمایه، کار انباشته شده است و جهان اجتماعی را به‌مثابه تاریخ انباشته شده قلمداد می‌کند (Lizardo, 2008, p. 11).

بوردیو معتقد است سرمایه فرهنگی به بافت اجتماعی بستگی دارد. این به ما امکان می‌دهد ارزش مفهوم‌سازی سرمایه فرهنگی را در یک دیدگاه تحلیلی میدانی مشاهده نمایم. یکی از موضوعات اصلی به‌رسمیت شناختن اصطلاح تحول اجتماعی است. آنچه امروزه به‌عنوان تجلی ذوق و ارزش در نظر گرفته می‌شود، ممکن است در گذر زمان از طبقه‌بندی خارج شود. همچنین با توجه به مقتضیات مکانی مفهوم سرمایه فرهنگی تغییر می‌یابد؛ به‌عنوان‌مثال آنچه در فرانسه مد تلقی می‌شود ممکن است در ژاپن نادیده گرفته شود یا برعکس. از نظر بوردیو، سرمایه یک مفهوم چندوجهی است که نیروی اجتماعی را تعیین می‌کند؛ اما نیروی اجتماعی صرفاً در صورتی شکل می‌گیرد که کنشگران اجتماعی درصدد بازی در میدان باشند. سرمایه فرهنگی بر اساس ذائقه زیبایی‌شناسی کانتی بر اساس حس و ادارک تعریف می‌شود. پدیده‌ای که مستلزم زمان، تلاش و دانش تاریخی است، بر ارضای فوری خواسته‌ها برتری دارد (Lareau & Weininger, 2003, p. 579).

بر اساس این منطق، شطرنج و خواندن شعر آوانگارد دارای ویژگی‌های ذاتی است که همیشه آن را بیشتر از بازی بولینگ با فرهنگ نخبگان مرتبط می‌کند؛ زیرا مستلزم دانش در مورد تاریخ شعر است؛ حتی ممکن است آنچه امروز آوانگارد باشد، فردا برنامه درسی مدرسه شود و منجر به تحمل و مدارای اجتماعی بین طبقات گوناگون اجتماعی شود. براین‌اساس سرمایه فرهنگی جهان‌شمول وجود ندارد؛ زیرا ارزش‌ها و عقاید متفاوت هستند. مع‌الوصف سرمایه فرهنگی از نظر تاریخی به‌عنوان اشکال خاصی از فرهنگ نخبگان بازنمایی می‌شود و در طول زمان قابل تغییر می‌باشد. در دوره‌ای شعر و رمان در فرهنگ نخبگان در جوامع غربی بسیار مهم بود؛ اما به نظر می‌رسد اکنون موقعیتی حاشیه‌ای دارد. هیچ‌چیز در جامعه ثابت باقی نمی‌ماند؛ همان‌طورکه خود بوردیو عنوان می‌کند، بوکس در اواخر قرن نوزدهم در فرانسه یک ورزش اشرافی بود؛ اما متعاقباً از نردبان اجتماعی پایین آمد (Prieur & Savage, 2011, P. 570).

نمونـه بـارز ایـن سـاختار ذهنـی و تأثیر آن بـر سـاختار عینـی از نظـر بوردیـو، وجـه ذائقـه زیباشـناختی اسـت. بـه‌زعـم وی ایـن ذائقـه، همراه انسـان پـا بـه عرصـه وجـود نمـی­نهـد بلکـه اکتسـابی اسـت و طبقـات بـالای اجتمـاع از طریـق آن، خـود را از اعضـای دیگـر جامعـه جـدا می­داننـد و درواقـع، ذائقـه­ بیشـتر جایـگاه طبقاتـی دارد. خدمـت اصلـی تفکـر بوردیـو در توسـعه مجموعـه­ای از اسـتعاره­های قـوی بـرای بیـان موشـکافانه رابطـه قـدرت و سـلطه در جهـان اجتماعـی و به‌طور‌کلی قشـربندی فرهنگـی اسـت. بـه نظـر بوردیو، فرهنـگ درون یـک فضـای اجتماعـی پخـش شـده اسـت؛ سـپس به‌وسیله میـراث، انتقـال یافتـه و بالاخره به‌صورت فرهنـگ، سـرمایه­گذاری می‌شـود .(Ritzer, 2002, p. 721)

نظریه بازتولید فرهنگی پیر بوردیو (1986) بر چگونگی انتقال موقعیت اجتماعی از طریق والدین به فرزندانشان تأکید دارد. از نظر بوردیو سرمایه به انباشته شدن سود در طول زمان و به‌عنوان یک ظرفیت بالقوه برای تولید و تداوم آن تعریف می‌شود. اساساً، سه شکل از سرمایه وجود دارد: سرمایه اقتصادی، که مستقیماً قابل تبدیل به پول و ممکن است در قالب حقوق مالکیت نهادینه شود؛ سرمایه اجتماعی که به شبکه روابط بین افراد اطلاق می‌شود و ممکن است در قالب عنوان اشراف نهادینه شود و سرمایه فرهنگی در قالب مدارک تحصیلی بازنمایی می‌شود. براین‌اساس هر سه نوع سرمایه در شرایط خاص قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی هستند. سرمایه فرهنگی شامل سه بعد سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته[13] یا ترکیب شده، سرمایه فرهنگی عینیت‌یافته[14] و سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده[15] است. سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته از مهارت‌های کلامی، تمایلات و انتخاب‌های شناختی و فرهنگی فرد تشکیل شده است. از این‌منظر، والدین نقش تعیین‌کننده‌ای در مشارکت دادن فرزندان خود در مشارکت فرهنگی، مباحث تحصیلی و مطالعه فرزندشان دارند. سرمایه فرهنگی عینی شامل دارایی‌های فرهنگی، متعلقات و منابع آموزشی است که دانش و مهارت‌های ارزشمند را افزایش می‌دهد. سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده شامل مدارک تحصیلی و گواهینامه‌هایی است که در جامعه ارزشمند است (Eryilmaz & Hernandez, 2021, P. 2).

  1. روش­شناسی پژوهش

رویکرد غالب روش­شناختی در پژوهش حاضر، فراتحلیل است. فراتحلیل یک روش تحلیل نظام‌مند، آماری، کمی، گذشته­نگر، تحلیلی، استقرایی است که تحقیق را در راه رسیدن به یک دیدگاه و چشم­انداز کلی هدایت می‌کند (هومن، 1390، ص. 100). روش فراتحلیل، مرکب از چند مرحله است؛

1- تعریف موضوع پژوهش: موضوع پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان سرمایه فرهنگی (متغیرمستقل) و مدارای اجتماعی (متغیر وابسته) است.

2- جمع­آوری نظام‌مند مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مدنظر: جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه پژوهش‌های انجام شده در ایران در سال­های 1398-1388 با موضوع مشابه تحقیق حاضر است که در یکی از پایگاه‌های اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نورمگز، بانک اطلاعات نشریات کشور و مرکز اسناد و مدارک علمی ایران نمایه شده باشند. این پژوهش­ها تا قبل از مرحله غربال، 20 مطالعه را شامل می­شد.

3- غربال مطالعات و گزینش مطالعات مناسب: برای غربالگری و نمونه‌گیری از جامعه یاد شده، 10 سند پژوهشی که حائز شرایط و ملاک‌های اولیه همچون داشتن ضریب همبستگی، سطح معناداری و مشخص بودن حجم نمونهِ بودند، گزینش و برای ترکیب کمّی نتایج و به‌دست‌آوردن نتیجه احصاء شدند.

4- گردآوری اطلاعات لازم از هریک از مطالعات: فهرست اطلاعاتی که از مطالعات مذکور استخراج شده است شامل موارد زیر است: اطلاعات عمومی (نام نویسنده(ها)، سال انتشار، جامعه آماری)، اطلاعات مربوط به متغیرهای پژوهش (ضریب همبستگی و سطح معناداری) و حجم نمونه و شیوه نمونه­گیری. در این مرحله علاوه‌بر گردآوری داده­ها، هر یک از مطالعات کدبندی شده و برای مرحله بعدی در نرم‌افزار CMA وارد شد.

5- محاسبه اندازه اثر: روش اصلی فراتحلیل مبتنی بر ترکیب نتایج است که معمولاً پس از تبدیل آماره­ها به شاخص (r) و برآورد اندازه اثر مورد استفاده قرار می­گیرد. لازم به ذکر است در این پژوهش، آماره­های پژوهشی با استفاده از رویکرد هانتر و اشمیت[16] به شاخص r تبدیل شد. برای تحلیل استنباطی داده­ها نیز ابتدا به بررسی مفروض‌های فراتحلیل پرداخته شده است، به‌نحوی‌که به کمک نمودار قیفی[17] و روش رگرسیونی خطی اِگر[18]، همبستگی رتبه­ای بِگ و مزومدار[19] و N ایمن از خطا به بررسی خطای انتشار و با آزمون Q به بررسی ناهمگونی مطالعات پرداخته شد، سپس با توجه به ناهمگونی بین مطالعات مورد بررسی مدل اثرهای تصادفی برای ترکیب نتایج و رسیدن به اندازه اثر به‌کار گرفته شد. در جدول شماره یک خلاصه اطلاعات مربوط به مطالعات مختلف پیرامون رابطه بین سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی نمایش داده شده است.

  1. یافته­های پژوهش

3-1. یافته­های توصیفی

در جدول شماره 1 ضمن برآورد اندازه اثر تفکیکی پژوهش­های برگزیده مبتنی بر یک مقیاس مشترک، اثرهای ترکیبی ثابت و تصادفی کلی نیز مشخص شده است.

جدول (1): خلاصه اطلاعات جمع­آوری شده

ضرایب

حجم نمونه

جامعه آماری

سال

محقق

ردیف

187/0

383

زنان و مردان شهری و روستایی میاندوآب (50-18 ساله)

1395

نصرالهی و همکاران

1

214/0

406

همه افراد 18 سال به بالای ساکن شهر اصفهان

1391

ادیبی­سده و همکاران

2

167/0

400

کلیه افراد 35-18 ساله شهر ساری

1395

فیروزجائیان و همکاران

3

197/0

400

کلیه جوانان 35-18 ساله شهر ساری

1394

فرزام و همکاران

4

197/0

400

کلیه افراد 35-18 ساله شهر ساری

1395

فیروزجائیان و همکاران

5

23/0

701

خانوارهای ساکن در شهر شیراز

1390

جهانگیری و افراسیابی

6

164/0

390

دانشجویان دانشگاه شیراز سال تحصیلی 94-93

1395

جهانگیری و همکاران

7

071/0

378

نوجوانان دوره متوسطه اول شهر تهران

1395

سفیری و همکاران

8

143/0

294

دانشجویان دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان

1396

نجفی و همکاران

9

324/0

384

جوانان 29-15 ساله شهر یزد

1394

رام­هفشجانی و همکاران

10

 

جدول (2): خلاصه اطلاعات مربوط به فراتحلیل بر روی پژوهش­های نمونه

p-Value

Z-Value

حد بالا

حد پایین

اندازه اثر

سال

محقق

ردیف

000/0

689/3

282/0

088/0

187/0

1395

نصرالهی و همکاران

1

000/0

363/4

305/0

119/0

214/0

1391

ادیبی سده و همکاران

2

001/0

359/3

261/0

070/0

167/0

1395

فیروزجائیان و همکاران

3

000/0

977/3

289/0

101/0

197/0

1394

فرزام و همکاران

4

000/0

977/3

289/0

101/0

197/0

1395

فیروزجائیان و همکاران

5

000/0

187/6

299/0

159/0

23/0

1390

جهانگیری و افراسیابی

6

001/0

256/3

259/0

066/0

164/0

1395

جهانگیری و همکاران

7

168/0

377/1

171/0

030/0 -

071/0

1395

سفیری و همکاران

8

014/0

456/2

253/0

029/0

143/0

1396

نجفی و همکاران

9

000/0

561/6

411/0

231/0

324/0

1394

رام­هفشجانی و همکاران

10

 

هدف استفاده از اندازه اثر، یک ریخت کردن نتایج آماری مختلف تحقیقات در مقادیر اندازه‌ای و عددی مشترک می‌باشد تا امکان ترکیب و تطبیق یافته‌های آماری تحقیقات ایجاد شود. بر طبق جدول شماره 2، در تمامی 10 مطالعه مورد بررسی، ارتباط میان سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی با اطمینان بسیار بالا معنادار بوده است. بزرگ‌ترین مقدار اندازه اثر مربوط به مطالعه رام هفشجانی و همکاران (1394) و کوچک‌ترین مقدار اندازه اثر مربوط به مطالعه سفیری و همکاران (1395) می­باشد. همچنین هر دو اثرهای ثابت و اثرهای تصادفی در سطح اطمینان 99 درصد معنادار هستند. علاوه‌بر‌این در جدول فوق، میزان نرمالیته و پراکندگی یافته‌ها از طریق حد بالا و پایین برآورد شد. براین‌اساس بیشترین پراکندگی را پژوهش نجفی و همکاران (1396) دارد و کمترین پراکندگی مربوط به تحقیق جهانگیری و افراسیابی (1390) می‌باشد. مقدار Z میزان تطبیق نتایج مطالعات را با یکدیگر مقایسه می‌کند. براین‌اساس پژوهش‌های رام­هفشجانی و همکاران و تحقیق جهانگیری و افراسیابی بیشتر مقدار Z را نشان می‌دهند و کمتر تطبیق در یافته‌ها مربوط به تحقیق سفیری و همکاران است.

3-2. یافته‌های استنباطی

در گام نخستِ مطالعات مبتنی بر فراتحلیل، مهم‌ترین پیش­فرض­های این روش پژوهشی یعنی همگن­بودن پژوهش­های صورت­گرفته و بررسی خطای انتشار بررسی می­شود.

1- بررسی مفروضه همگنی مطالعات انجام شده

از مفروض‌های اصلی فراتحلیل، آزمون همگنی مطالعات است که به‌منظور بررسی این مفروضه آزمون Q به‌کار گرفته می­شود. نتایج حاصل از بررسی این آزمـون در جـدول ذیل ارائه شده است.

جدول (3): نتایج حاصل از آزمون Q

I Squared

سطح معناداری (P-Value)

درجه آزادی (Df)

مقدار آزمون Q

شاخص آماری

745/43

067/0

9

999/15

نتایج

 

با توجه به نتایج حاصل از آزمون شامل مقادیر P و Q با اطمینان بالا فرض صفر مبنی بر همگن بودن مطالعات انجام شده رد شده و فرض ناهمگونی میان پژوهش­ها تأیید می­شود. به‌بیانی‌دیگر، معنادار بودن شاخص Q نشان‌دهنده وجود ناهمگنی در اندازه اثر پژوهش­های اولیه است. از‌آنجا‌که این شاخص به افزایش تعداد اندازه اثر حساس می­باشد، با افزایش تعداد اندازه اثر توان این آزمون، برای رد همگنی از شاخص دیگری بدین‌منظور استفاده می­شود.

ضریب مجذور I دارای مقداری از صفر تا 100 است و درواقع مقدار همگنی را به‌صورت درصد نشان می­دهد. هرچه مقدار این ضریب به 100 درصد نزدیک‌تر باشد نشان‌دهنده ناهمگنی بیشتر اندازه اثر پژوهش­های اولیه است. نتایج حاصل از ضریب مجذور I مؤید این مطلب است که حدود 7/43 درصد از تغییرات کل در مطالعات به ناهمگنی آنها مربوط است؛ بنابراین تلفیق آنها با مدل آثار ثابت موجه نیست و باید از مدل آثار تصادفی به‌منظور ترکیب نتایج استفاده کرد. درواقع، این آزمون به ما می­گوید که رابطه بین سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی، به‌شدت به‌لحاظ ویژگی­ها و مشخصات مطالعات متفاوت است و در این وضعیت باید از متغیرهای تعدیل­گر برای مشخص کردن واریانس و محل این تفاوت­ها استفاده شود.

3-2-1. بررسی مفروضه خطای (تورش) انتشار

از دیگر مفروض‌های اصلی فراتحلیل، مفروضه خطای انتشار است که ناشی از انتشار پژوهش­های چاپ‌شده و عدم انتشار پژوهش­های چاپ نشده و انواع خطاها می­باشد. ازجمله مشکلاتی که باعث مخدوش شدن اعتبار نتایج فراتحلیل می­شود عدم دسترسی محقق به تمام مطالعاتی است که در فاصله زمانی خاص در موضوع مورد بررسی انجام شده­اند. به‌منظور بررسی این مفروضه از نمودار قیفی و روش رگرسیونی اِگر، روش همبستگی رتبه­ای بِگ و مِزُومدار و N ایمن از خطا استفاده شده است.

3-2-2. نمودار قیفی

ازجمله رایج­ترین روش­ها به‌منظور بررسی خطای انتشار، نمودار قیفی است. نمودار قیفی مطالعات گردآوری شده به‌منظور بررسی خطای انتشار در قسمت زیر ارائه شده است: ­

 

نمودار (1): نمودار قیفی پراکندگی اثرات تحقیق حول محور میانگین

 

نمودار قیفی وارونه تداعی‌کننده تقارن نسبی بررسی­ها می­باشد. این نمودار پراکندگی اثرهای تحقیق را حول محور میانگین نشان می­دهد. از لحاظ تفسیری در نمودار‌های قیفی شکل، مطالعاتی که خطای استاندارد پایین دارند و در بالای قیف جمع می­شوند دارای سوگیری انتشار نیستند؛ اما هرچه مطالعات به سمت پایین قیف کشیده شوند، خطای استاندارد آنها بالا می­رود و سوگیری انتشار بالا می­رود؛ بنابراین با توجه به نقاط موجود در دو طرف نمودار که مرتبط با سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی است می­توان بیان داشت که مطالعات مذکور به‌لحاظ میانگین سرمایه فرهنگی بر مدارای اجتماعی تا حدی از پراکندگی مناسبی برخوردار است و اندازه تأثیر آن برای نقاط نزدیک به میانگین از دقت کافی برخوردار است. با وجود آنکه نتایج حاصل از نمودار قیفی وارونه تقریباً تداعی­کننده تقارن نسبی مطالعات انجام شده می‌باشد؛ اما قضاوت صریحی در این مورد نمی­توان انجام داد.

3-2-3. نتایج همبستگی رتبه‌ای بِگ و مِزُومدار

آزمون همبستگی رتبه­ای بِگ و مِزومدار، همبستگی رتبه­ای (تاو کندال) بین اندازه اثر استاندارد و واریانس این اثرها را مشخص می­کند. تفسیر این ضریب به این‌صورت است که در آن مقدار صفر، دال بر نبود رابطه بین اندازه اثر و دقت است و انحراف از صفر از وجود رابطه حکایت می­کند. اگر عدم تقارن ناشی از سوگیری انتشار باشد، انتظار این است که در ارتباط با اندازه اثر بزرگ‌تر، خطای استاندارد بیشتر مشاهده شود. نتایج بررسی روش همبستگی بِگ و مِزومدار، به‌منظور بررسی سوگیری انتشار در جدول 4 آمده است.

جدول (4): نتایج حاصل از بررسی روش همبستگی رتبه­ای بگ و مزومدار

سطح معناداری (P-Value) دو دامنه

سطح معناداری (P-Value) یک دامنه

Z-Value

مقدار ضریب

کندال (tau)

شاخص

آماری

03967/0

01983/0

0572/2

5454/0 -

نتایج

 

بر طبق اطلاعات جدول فوق، مقدار تائو کندال بی، برابر با 5454/0- شده است که با توجه به مقدار معناداری، 01983/0 می­توان اذعان داشت که اگرچه بین اندازه اثر و دقت رابطه وجود دارد؛ اما این رابطه معنادار نیست و فرض صفر مبنی بر متقارن بودن نمودار قیفی و عدم سوگیری انتشار تأیید می­شود.

3-2-4. نتایج روش رگرسیون خطی اِگر

در نبود سوگیری انتشار، انتظار می­رود در تحقیقات کوچک اثر استاندارد کوچک و در تحقیقات بزرگ، اثر استاندارد بزرگ مشاهده شود. این امر حالت خط رگرسیونی را ایجاد می­کند که برشی از خط رگرسیون اصلی است. اگر برش خط رگرسیونی با سطح مورد انتظار تفاوت داشته باشد، علت آن ممکن است سوگیری انتشار باشد. نتایج حاصل از بررسی روش رگرسیون خطی اِگر، به‌منظور بررسی سوگیری انتشار به شرح جدول شماره 5 ارائه شده است.

جدول (5): نتایج حاصل از بررسی روش رگرسیون خطی اگر

سطح معناداری

 (P-Value) دو دامنه

سطح معناداری

 (P-Value) یک دامنه

t-Value

خطای

استاندارد (SE)

برش (B)

شاخص

آماری

3367/0

1683/0

022/1

7851/3

8683/3 -

نتایج

 

دوال و توئیدی روش اصلاح و برازش را برای برآورد و تعدیل سوگیری انتشار در نمونه‌های کوچک به‌وجود آوردند. در این تکنیک از یک فرایند تکراری بهره گرفته می‌شود که در آن مشاهدات نامنطبق از نمودار قیفی حذف می‌شود، سپس ارزش‌های اختصاص داده شده به پژوهش‌های مفقوده اضافه می‌شود. پیدایش پژوهش‌های مفقوده زیاد در یک سمت خط میانگین اثر به سوگیری انتشار یا سوگیری نمونه کوچک دلالت دارد.

بر اساس نتایج رگرسیون خطی اِگر، برش برابر با 8683/3- و فاصله اطمینان 95 درصد برابر با 022/1 می­باشد. از‌آنجا‌که مقدار P یک دامنه 1683/0 و دو دامنه 3367/0 می­باشد، بیانگر این مطلب است که فرض صفر مبنی بر متقارن بودن نمودار قیفی و عدم سوگیری انتشار تأیید می­شود.

3-2-5. N ایمن از خطا

آزمون N ایمن از خطایِ روزنتال، تعداد مطالعات گمشده (با میانگین اثر برابر با آزمون صفر) یعنی تعداد مطالعات مؤید فرضیه صفر را که باید به تحلیل اضافه شوند و از لحاظ آماری یک اثر کلی غیرمعنی­دار به‌دست داده و نتیجه را تغییر می­دهد، پیشنهاد می­کند. نتایج حاصل از این روش به شرح جدول شماره 6 می­باشد.

جدول (6): محاسبات N ایمن از خطا

مقدار

شاخص

397/12

مقدار Z برای مطالعات مشاهده شده

000/0

مقدار P برای مطالعات مشاهده شده

05/0

آلفا

2

باقیمانده

9599/1

Z برای آلفا

10

تعداد مطالعات مشاهده شده

391

تعداد مطالعات گمشده که مقدار P را به آلفا می‌رساند

 

آماره­های حاصل از محاسبه ضریب N ایمن از خطا بیانگر این مطلب هستند که باید تعداد 391 مطالعه دیگر صورت گیرد تا مقدارP دوسویه ترکیب شده از 05/0 تجاوز نکند، به این معنی که باید 391 مطالعه دیگر انجام شود تا در نتایج نهایی محاسبات و تحلیل­ها خطایی رخ دهد. این نتیجه حاکی از دقت و صحت بالای اطلاعات و نتایح به‌دست‌آمده از این پژوهش می­باشد.

3-2-5. ضریب اندازه اثر

در این بخش از مدل اثر تصادفی به‌منظور ترکیب نتایج برای گزارش اندازه اثر استفاده گردیده است. در جدول شماره 7 گزارش اندازه اثر مطالعات انجام شده در مدل تصادفی ارائه شده است.

جدول (7): اندازه اثر مطالعات رابطه بین سرمایه فرهنگی با مدارای اجتماعی

P-Value

Z-Value

حد بالا

حد پایین

اندازه اثر

تعداد مطالعات

 

000/0

292/9

232/0

153/0

192/0

10

رابطه بین

 

در اندازه اثر، یک شکل کردن یافته‌های پژوهش‌های گوناگون فراهم می‌شود تا با ترکیب و تلفیق داده‌های حاصل از تحقیقات مختلف روابط میان متغیر شناسایی و تحلیل شود. محاسبات آماری جدول شماره 7 بیانگر این مطلب است که میانگین اندازه اثر سرمایه فرهنگی (اثرهای ترکیبی تصادفی) بر مدارای اجتماعی در مطالعات مورد پژوهش معادل 192/0 است. از‌آنجا‌که اندازه برآورد شده در محدوده اطمینان است؛ بنابراین تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدارای اجتماعی تأیید می­شود. برآورد نقطه­ای به‌دست‌آمده بر مبنای معیار کوهن در جدول شماره 8 حاکی از اثر در حد زیاد می­باشد؛ بنابراین سرمایه فرهنگی در سطح بالایی می­تواند بر مدارای اجتماعی مؤثر باشد.

جدول (8): مدل کوهن، نظام تفسیر اندازه اثر ناشی از فراتحلیل

 

 

با توجه به نتایج حاصل از ناهمگونی مطالعات و تصدیق مفروض‌های فراتحلیل، در راستای مشخص کردن این ناهمگنی از متغیر تعدیل­کننده استفاده می­شود تا از این طریق بتوان به تعیین واریانس بین مطالعات پرداخت. در این پژوهش متغیر افراد جوان و غیرجوان جامعه آماری مورد مطالعه در پژوهش­ها به‌عنوان متغیر تعدیل‌کننده در نظر گرفته شده است.

3-2-6. بررسی نقش تعدیل­کنندگی متغیر افراد مورد بررسی

نتایج حاصل از بررسی متغیر افراد مورد بررسی در جامعه آماری موجود در مقالات به‌عنوان متغیر تعدیل‌کننده در جدول 9 آمده است.

جدول (9): نتایج اندازه­های اثر ترکیبی مربوط به رابطه سرمایه فرهنگی با مدارای اجتماعی به تفکیک گروه جوانان و سایرگروه‌های سنی

P-Value

(تصادفی)

Z-Value

(تصادفی)

اندازه ترکیبی (تصادفی)

P-Value

(ثابت)

Z-Value

(ثابت)

اندازه ترکیبی (ثابت)

تعداد

اندازه اثر

نوع جامعه

000/0

566/3

138/0

000/0

534/4

138/0

3

سایر گروه‌های سنی

000/0

301/10

213/0

000/0

987/11

214/0

7

جوان

000/0

292/9

192/0

000/0

626/12

195/0

10

کل

 

نتایج مندرج در جدول 9 که اندازه­های اثر ترکیبی مدل اثرهای ثابت و تصادفی مربوط به رابطه بین سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی را به تفکیک جوانان و سایر گروه‌های سنی ارائه می­دهد. نتایج حاکی از این امر است که در بین سایر گروه‌های سنی اندازه اثر در مدل تصادفی 138/0، در بین گروه جوانان 214/0 می‌باشد، این امرگویای معناداری روابط در هر دو متغیر است. همچنین، به‌طور‌کلی اندازه اثر ثابت و تصادفی به ترتیب در گروه جوانان و سایر گروه‌های سنی 192/0 و 195/0 است. به‌بیانی‌دیگر، سرمایه فرهنگی گروه جوانان تأثیر بیشتری بر مدارای اجتماعی آنها به نسبت سایر گروه‌های سنی دارد. بر این اساس مدارای اجتماعی گروه جوان بیشتر از سایر گروه‌های سنی متأثر از سرمایه فرهنگی آنها است.

نتیجه­گیری

شواهد تاریخی گویای نیاز مبرم و ذاتی انسان به زندگی جمعی است و هم‌زیستی انسان­ها در کنار یکدیگر مسئله­ای است که همیشه و در طول تاریخ وجود داشته است و انسان‌ها در پی آن بوده­اند که راه­ها و شیوه‌های زندگی مسالمت­آمیز را در کنار یکدیگر بیابند. در جوامع گذشته تنوع فرهنگ‌ها، تنوع زبان و اقوام و دیگر عناصر زندگی اجتماعی کمتر بود و بحث از تحمل تفاوت‌ها و عقاید یکدیگر کمتر مسئله به حساب می­آمد؛ اما با رشد و گسترش فزاینده ارتباطات در همه سطوح، از یک‌سو تنوع فرهنگی، قومی، زبانی، اعتقادی بیشتر شده و از‌سوی‌دیگر میزان تعامل و ارتباطات افراد گسترش یافته است؛ بنابراین تحمل عقاید، آداب و فرهنگ گروه­های گوناگون حائز اهمیت فراوانی است.

فراتحلیل با یکپارچه­کردن نتایج حاصل از پژوهش­های مختلف، که روی نمونه­های متعددی اجرا شده­اند، دیدگاه جامع­تری از اثر متغیر­ها را به‌دست می­دهد. درواقع، با در کنار هم قرار دادن نتایج حاصل از انجام پژوهش­ها، افراد مختلف بررسی می­شوند. چنین یافته­هایی در جوامعی، همچون ایران که از تنوع و گوناگونی فراوانی برخوردار است، حائز اهمیت می‌باشد؛ زیرا این گوناگونی، تفاوت­های بیشتری را به همراه دارد، به ناچار باید اطلاعات متعددی را از نمونه­های مختلف این جامعه، در دسترس داشت تا با یکپارچه­­کردن این اطلاعات، شباهت­ها را به‌دست آورد و با تفاوت­ها به شیوه مناسبی برخورد کرد.

در بررسی مفروض‌های همگنی 10 تحقیق مورد نظر، آزمون Q با اطمینان 99 درصد، فرضیه صفر مبنی بر همگن بودن مطالعات انجام شده را رد کرده و فرض ناهمگونی اندازه اثر مطالعات را مورد تأیید قرار داد. رابطه میان سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی، از منظر ویژگی­ها و مختصات پژوهش­ها، متغیر بوده و این امر لزوم توجه به متغیر تعدیل­گر را نشان می­دهد. ارزیابی مفروضه خطای انتشار نیز نشان داد که فرضیه صفر مبنی بر متقارن بودن نمودار قیفی و عدم سوءگیری انتشار، تأیید شده است. در تصدیق این مسئله، محاسبه ضریب N ایمن از خطا بیانگر این مطلب بود که 391 مطالعه دیگر لازم است صورت گیرد تا در نتایج نهایی محاسبات خطاهایی رخ دهد و این امر حاکی از دقت و صحت اطلاعات به‌دست آمده از پژوهش حاضر است.

یافته­های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که سرمایه فرهنگی بر مدارای اجتماعی با میانگین اندازه اثر 195/0 تأثیر­گذار است. همچنین در مقایسه با میانگین اندازه اثر حاصله، 5 مطالعه از 10 پژوهش مورد بررسی، اندازه اثری بالاتر از ضریب حاصله و 5 پژوهش نیز اندازه اثری پایین­تر از آن کسب کرده­اند. تحقیقاتی که اندازه اثر بالاتر از میانگین داشتند، ازجمله: ادیبی­سده و همکاران (1391)، فرزام و همکاران (1394)، فیروزجائیان و همکاران (1395)، جهانگیری و افراسیابی (1390) و رام­هفشجانی و همکاران (1394) هستند. بالاترین اندازه اثر (324/0) مربوط به تحقیق رام­هفشجانی و همکاران (1394) است. محققان در این پژوهش به بررسی جوانان شهر یزد در گروه سنی 15-29 سال پرداخته‌اند و همچنین تأثیر وسایل ارتباط­ جمعی (سرمایه فرهنگی عینیت­یافته) را برمدارای اجتماعی سنجیده‌اند. پایین‌ترین اندازه اثر (071/0) مربوط به مطالعه سفیری و همکاران (1395) است. در بررسی حساسیت اندازه اثر به تک­تک مطالعات، پژوهش نازکتبار و همکاران (1385) بیشترین حساسیت را نشان داد. به نظر بوردیو سرمایه فرهنگی قابل تفکیک به سه مقوله سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده، سرمایه فرهنگی عینیت یافته است. این مورد را باید اضافه کرد در هریک از مطالعات انجام شده، برخی مؤلفه‌های سرمایه فرهنگی اثر بیشتری بر روی مداری اجتماعی داشته است که به آن می‌پردازیم. در پژوهش رام­هفشجانی و همکاران (1394) سرمایه فرهنگی عینیت‌یافته با سازوکار رسانه‌های ارتباط جمعی بیشترین تأثیر را بر روی مدارای اجتماعی داشته است. همچنین رسانه‌های جمعی از طریق ترویج ایده جامعه به‌مثابه گفتگو می‌توانند تعامل و مدارا را در جامعه افزایش دهند. در تحقیق فرزام و همکاران (1394) سرمایه فرهنگی نهادینه شده از طریق شاخص سبک پوشش بیشترین اثر را بر روی مدارای اجتماعی داشته است. در مطالعه فیروزجائیان و همکاران (1395) سرمایه فرهنگی ذهنی با سازوکار مهارت زبانی و کلامی بیشترین تأثیر بر مدارای اجتماعی دارد. همچنین در این پژوهش منش به‌مثابه نظامی از طبایع که بیشتر جنبه ذهنی دارند مجموعه‌ای از خلق‌وخوهای را فراهم می‌آورد که در میدان‌های گوناگون منجر به مدارا و تعامل می‌شود. در تحقیق ادیبی سده و همکاران (1395) سرمایه فرهنگی عینیت یافته از طریق شاخص قومیت بیشتر اثر را بروی سرمایه فرهنگی داشته است. در این پژوهش اشاره می‌شود که قوم‌مداری و برتری قومی مانع مداری اجتماعی و زیست مسالمت‌آمیز در جامعه است. براین‌اساس رسانه‌های و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند از طریق آموزش تساهل و مدارا را در بین افراد جامعه اشاعه دهند.

یکی از بدیهی­ترین و عینی­ترین اشکال سرمایه فرهنگی، مصرف کالاهای مختلف فرهنگی در میان اقشار مختلف جامعه است که خود می­تواند تابعی از متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی قرار گیرد. سرمایه فرهنگی عینیت­یافته در اشیای مادی و رسانه­‌ای نظیر نوشتار، نقاشی، کتاب، تزئینات، عضویت در کتابخانه، رایانه، خط و اینترنت، کافی­نت، تلفن همراه، دوربین، ماهواره، مجلات و روزنامه، اماکن مذهبی، تلویزیون، رادیو، کافی­شاپ، سینما و دیدوبازدید و نظایر آن بازنمایی می‌شود. بوردیو از فضاها، میدان­ها و عرصه­های مختلفی مانند عرصه زیبایی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی نام می­برد. از نظر بوردیو، جایگاه افراد و گروه­ها در فضای اجتماعی به‌وسیله میزان سرمایه فرهنگی و اقتصادی آنها و ترکیب این دو سرمایه و مدت زمان تصاحب آنها مشخص می­شود. از نظر وی در جوامع جدید، سرمایه فرهنگی یکی از مهم‌ترین شاخص­های احترام، قدرت و ثروت طبقات ممتاز است. اقتدار طبقه جدید بر سرمایه فرهنگی، متکی است. مدارای اجتماعی به‌عنوان نوعی عادت­واره بر حسب سرمایه فرهنگی شکل می‌گیرد و این نوع از سرمایه جزء یکی از مهم‌ترین عواملی است که با مدارا رابطه قوی دارد. به‌عبارت‌دیگر سرمایه فرهنگی بر عادت‌واره و منش افراد یعنی میزان مدارا اجتماعی آنها تأثیرگذار است.

سرمایه فرهنگی ذهنی از طریق جامعه‌پذیری از والدین به فرزندان منتقل می‌شود، همچنین سرمایه فرهنگی ذهنی با تولد در فرد شکل می‌گیرد و نمی‌توان آن را مانند یک هدیه به افراد انتقال داد. مهارت‌های زبانی که فرد در فرایند جامعه‌پذیری می‌آموزد، مصداق سرمایه فرهنگی ذهنی است. فرد با مهارت زبانی می‌تواند روابط گفتمانی با سایر اعضای جامعه برقرار نماید، که این امر منجر به تقویت مدارای اجتماعی در سطح جامعه می‌شود. سرمایه فرهنگی عینی در کالاهای فرهنگی یافت می‌شود که گروه‌های اجتماعی آن را مصرف می‌کنند. کالاهای فرهنگی نظیر کتاب، نقاشی، عکس، فلیم و فرهنگ لغت سرمایه فرهنگی عینی هستند. دارندگان کالاهای فرهنگی از طریق هم‌اندیشی و دورهمی می‌توانند در مورد اثر و سبک آن با یکدیگر به گفتگو بپردازنند. هم‌اندیشی و گفتگویی که بین دارندگان کالاهای فرهنگی شکل می‌گیرد، مدارای اجتماعی را در بین آنها افزایش می‌دهد. ایجاد روابط گفتمانی از طریق تقویت سازوکار‌های مجاب‌سازی در شبکه روابط، افزایش سطح فرهیختگی جامعه و آمادگی جامعه برای حل عقلانی تناقضات منطقی ـ فرهنگی افزایش مدارای اجتماعی را در پی دارد. بُعد دیگری از سرمایه فرهنگی، بُعد نهادی است. لازمه سرمایه فرهنگی نهادی وجود افراد با صلاحیت و مستعد، برای کسب انواع مدرک تحصیلی و شغلی است. سرمایه فرهنگی نهادی، به کمک ضوابط اجتماعی و با به‌دست‌آوردن مدارک تحصیلی، تصدیق حرفه و شغل برای افراد دارنده آن موقعیت اجتماعی ایجاد می‌کند. دارندگان سرمایه فرهنگی نهادی از طریق انجمن‌ها و اتحادیه‌ها می‌توانند در مورد مسائل و مشکلات گوناگون حرفه‌شان به مباحثه بپردازند. اظهارنظر پیرامون مسائل گوناگون شغلی در بین اصناف و انجمن‌ها باعث تقویت روی تساهل و مدارا می‌شود. به عقیده بوردیو، میان بازیگران چهار نوع سرمایه وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آن سرمایه فرهنگی است که در فرایند جامعه­پذیری به‌صورت نهادین بروز می­یابد و می­توان گفت تحمل­پذیری افراد با سرمایه فرهنگی بیشتر از دیگر انواع سرمایه است؛ چراکه سرمایه فرهنگی با تغییر نگرش فرد و درنهایت رفتار او به سمت جامعه هم‌راستا می‌شود.

همچنین در این پژوهش، اندازه اثر جوانان در مدل تصادفی نسبت به سایر گروه­های سنی بیشتر بود، به عبارتی سرمایه فرهنگی جوانان بر مدارای اجتماعی اثرگذارتر است. درواقع می­توان به این امر اذعان داشت، مدارای اجتماعی گروه جوان بیشتر از سایر گروه سنی متأثر از سرمایه فرهنگی آنها است. به‌طورکلی، با توجه به نتایج فراتحلیل و اینکه پژوهش‌های انجام شده کمتر تأثیرات متغیرهای تعدیل‌کننده و میانجی را شناسایی و بررسی کرده‌اند، پیشنهاد می­شود به این عوامل توجه بیشتری شود که این کار، علاوه‌بر بدیع بودن، پیامدهای علمی و کاربردی زیادی در این حوزه خواهد داشت. همچنین، با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، بررسی رابطه میان سرمایه فرهنگی و مدارای اجتماعی با روشی غیر از روش­های کمی و آماری برای پی­بردن به نقش سرمایه فرهنگی بر مدارای اجتماعی و حلقه گمشده اصلی میان این دو متغیر، ضروری است.

همچنین از زوایه دیگر هم می‌توان به روابط مدارای اجتماعی و سرمایه فرهنگی پرداخت. تأثیری که تساهل و رواداری بر سرمایه فرهنگی دارد. رواداری از طریق گفت‌وگو و همدلی روابط بین کنشگران را تسهیل می‌کند و خود منجر به خلق و بازتولید سرمایه فرهنگی می‌شود. زمانی که رواداری در بین اعضای جامعه آموزش داده می‌‌شود، سرمایه فرهنگی افزایش می‌دهد. براین‌اساس با وجود تفاوت‌های فردی و اجتماعی، افراد می‌توانند جامعه را به‌مثابه گفت‌وگو قلمداد نمایند.

      

Adibi Sedeh, M.; Rastegar, Y. & Beheshti, S. (2012). Social Tolerance and its Dimensions, Social Welfare Research Quarterly, 13(50), 353-377. (In Persian)
Asgari, A. & Sharapour, M. (2009). Typology of Tolerance and its Measurement Among Students of Social Sciences Faculties of Tehran University and Allameh Tabatabai, Cultural Research Quarterly, 2(4), 1-34. (In Persian)
Bayati, P.; Jahanbakhsh, E. & Behian, Sh. (2018). Sociological Explanation Of Ehallenges and Opportunities Related to Social Tolerance of Tehran Citizens, Iran Social Issues Review, 9(2), 17-39. (In Persian)
Beheshti, S. S. & Rastegar, Y. (2013). Sociological Explanation of Social Tolerance and its Dimensions Among Iranian Ethnic Groups, Social Issues of Iran, 4(2), 7-35. (In Persian)
Benabou. R. & Tirole. J. (2006). Incentives and pro-social behavior. American Economic Review, 96(3), 1652–1678.
Bourdieu. P. (1989). Distinction: A Social Critique of the Judgment of taste. London: Routledge.
Christie, D. J. & Dawes. A. (2001). Tolerance and Solidarity, Peace and Confilict. Journal of Peace Psychology, 7(2), 256-269.
Corneo, G. & Jeanne, O. (2009). A theory of tolerance. Journal of Public Economics, 93(4), 691-702.
Eryilmaz, N. & Hernandez, A.S. (2021). The relationship between cultural capital and the students’perception of feedback across 75 countries: Evidence from PISA 2018. International Journal of Educational Research, 109(2), 1-15.
Fakuhi, N. (2002). History of Thought and Anthropological Theories, Tehran: Nashrani. (In Persian)
Farzam, N. (2015). Sociological Study of the Effect of Various Types of Capital on the Social Tolerance of the Youth of Sari city. (Master's thesis), Mazandaran University, Babolsar, Iran. (In Persian)
Firouzjaian, A. A.; Sharapour, M. & Farzam, N. (2016). Sociological Investigation of the Effect of Cultural Capital on Interpersonal Communication with an Emphasis on Social Tolerance, Culture and Communication Studies, 17(35), 7-31. (In Persian)
Firouzjaian, Ali, A.; Sharapour, M. & Farzam, N. (2016). Cultural Capital and Social Tolerance (Mimic Model Test), Social Development Quarterly, 11(2), 33-64. (In Persian)
Ghazinejad, M. & Akbarnia, E. (2017). Religiosity: Social Tolerance or Social Distance (a survey among Muslims and Christians in Tehran), Social Studies and Research in Iran, 6(1), 21-40. (In Persian)
Halpern, Leah Webb (2003). The effect of higher education tolerance: An investigation of political and cultural attitudes of college students. Academic Forum, (21), 90-130.
Homan, H. A. (2011). Practical Guide to Meta-Analysis in Scientific Research, Tehran, Samt Publications. (In Persian)
Jahangiri, J. & Afrasiabi, H. (2011). Study of Shiraz City Families in the Field of Factors and Consequences of Tolerance, Applied Sociology, 22(3), 157-153. (In Persian)
Jahangiri, J. & Sardarnia, Kh. & Alizadeh, Q. (2016). Investigating the Relationship Between Social Capital and Political Tolerance of Students (A Case Study of Shiraz University), Social Development Quarterly, 10(3), 67-82. (In Persian)
Lareau, A. & Weininger, E.B. (2003). Cultural capital in educational research: a critical assessment. Theory and Society, 32(4), 567–606.
Lee, S. (2021). Social Tolerance and Economic Development. Social Indicators Research, 158(5), 1087–1103.
Lizardo. O. (2008). The question of culture: consumption and stratification revisited. Sociologica. Italian Journal of Sociology, 12(4), 24-41.
Najafi, S. (2017). Critical Thinking and its Relationship With Social Tolerance in Students. (Master's thesis) Department of Sistan and Baluchistan University, Zahdan, Iran. (In Persian)
Nasralahi, Y. (2016). The Impact of Forms of Capital on Social Tolerance (Survey Study of Citizens Aged 18-50 in Midandoab). (Master's thesis). University of Kurdistan, Sanandaj, Iran. (In Persian)
Prieur, A. & Savage, M. (2011). Updating cultural capital theory: A discussion based on studies in Denmark and in Britain. Poetic, 39(3), 566-580.
Ramhefeshjani, N. (2015). Social Factors Related to Social Tolerance Among the youth of Yazd City. (Master's Thesis), Yazd University, Yazd, Iran. (In Persian)
Ritzer, G. (2002). Contemporary Sociological theory. USA: Sage.
Sharapour, M. & Khoshfar, Gh. (2002). The Relationship Between Cultural Capital and the Social Identity of Youth, "A Case Study of Tehran City", Social Sciences Journal, 20(1), 133-147. (In Persian)
Terceiro, F. E.; Arruda, M.; Schaik, C. P.; Araujo, A. & Maria Burkart, J. (2021). Higher social tolerance in wild versus captive common marmosets: the role of interdependence. Scientific Reports, 11(6), 825-840.
 Verkuyten, M.; Yogeeswaran, K. & Adelman, L. (2022). The social psychology of intergroup tolerance and intolerance. European Review of Social Psychology, 13(2), 1-9.
Zakai, M. S. & Farzaneh, H. (2009). Women and Body Culture: Fields of Choice of Cosmetic Surgeries in Tehrani women, Quarterly Journal of the Iranian Association for Cultural Studies and Communication, 4(11), 45-65. (In Persian)