Document Type : Scientific-Research Article
Author
Assistant Professor of Sociology, Arak University
Abstract
Cultural security is one of the important indicators of security in the present era for all countries, especially for the country of Iran with its rich Iranian and Islamic culture. Considering the importance of religion and holding religious ceremonies in Iranian society, the question arises as to whether greater participation in religious centers can lead to the promotion of youth cultural security. The aim of this investigationis to study the association between participation in religious communities and cultural security among residents in Sari city. Using multi-stage cluster sampling method 400 participants randomly selected and answered to the questionnaire. The results show between participation in religious communities and the different dimensions of cultural security such as Iranian and religious identity, commitment to family, religious, social and cultural values there is a significant positive correlation; findings also show that correlation with social values is stronger than other dimensions.The results show between participation in religious communities and the different dimensions of cultural security such as Iranian and religious identity, commitment to family, religious, social and cultural values there is a significant positive correlation; findings also show that correlation with social values is stronger than other dimensions. This means that with increased participation in religious communities, participant's cultural security increases.
Keywords
Main Subjects
دین و امنیت فرهنگی: بررسی رابطه مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی در جوانان شهر ساری
سیداحمد میرمحمدتبار*
چکیده
امنیت فرهنگی یکی از شاخصهای مهم امنیت در عصر حاضر برای همه کشورها، بهخصوص برای کشور ایران با فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی است. با در نظر گرفتن اهمیت مذهب و برگزاری مراسم مذهبی در جامعه ایران این سؤال مطرح میشود که آیا مشارکت بیشتر در مراکز مذهبی میتواند منجر به ارتقای امنیت فرهنگی جوانان شود. پژوهش حاضر با درک این مسئله و با هدف مطالعه رابطه مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی در بین جوانان با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی جوانان بین 15-29 ساله شهر ساری بودهاند که نمونهای 400 نفره با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و بهطور تصادفی انتخاب شدهاند. نتایج نشان میدهد که بین شرکت در اجتماعات دینی و ابعاد مختلف امنیت فرهنگی از قبیل هویت ایرانی، هویت مذهبی، پایبندی به ارزشهای خانوادگی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد که در این میان بیشترین همبستگی با ارزش اجتماعی و کمترین همبستگی با ارزش مذهبی بوده است. این بدینمعناست که با افزایش مشارکت جوانان در اجتماعات دینی، امنیت فرهنگی آنان نیز افزایش مییابد.
واژگان کلیدی: امنیت فرهنگی، مشارکت در اجتماعات دینی، جوانان، امنیت هویتی، دفاع از ارزشها.
مقدمه
امنیت نیازی اساسی و همگانی است، اهمیت و ضرورت امنیت در پیوند ناگسستنی آن با زندگی است. در زمینه امنیت و ضرورت آن برای زندگی، همین بس که دانشمندان آن را بهمثابه یکی از نیازهای اساسی انسان در نظر میگیرند. به موازات گسترش اجتماعات و پیچیدهتر شدن روابط و تعاملات اجتماعی، موجود بشری وارد روابط گوناگونی شد که عرصههای زندگی را تحت عناوین اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... از هم متمایز کردند و امنیت او را تحت شعاع قرار دادند (حسینی، 1388، ص. 10). امنیت ازجمله پدیدههای مهمی است که از نیازها و ضرورتهای مهم و پایههای فرد و جامعه بهشمار میرود و فقدان یا اختلال در آن، پیامدها و بازتابهای نگرانکننده و خطرناکی بهدنبال دارد، بهطوریکه با زوال آن آرامشخاطر انسان از بین میرود و اضطراب و ناآرامی جای آن را میگیرد. مرتفع شدن بسیاری از نیازهای آدمی نیز در گرو تأمین امنیت است. بهطوریکه مازلو نیز در سلسلهمراتب نیازها، احساس امنیت را بلافاصله پس از ارضای نیازهای اولیه قرار میدهد (کاهه، 1384، ص. 133). امنیت بهمعنای سنتی آن عبارت است از: امنیت نظامی و توسل به قوای قهریه برای حصول آرامش و فرار از خطر. اما امروزه این مفهوم از رویکرد نظامیمحور خود فاصله گرفته و مؤلفههای نرمافزاری جایگزین مؤلفههای سختافزاری گشتهاند و روزبهروز ابعاد نظامی آن، نمود کمتری مییابند (رستگارخالد و محمدیان، 1392، ص. 53).
در عصر حاضر، دامنه و گستره امنیت (اجتماعی و فرهنگی) با رشد و گسترش روزافزون رسانههای نوین ازجمله ماهواره و اینترنت، توسعه یافته است و از صرف مقولههای بهداشتی، رفاهی و اقتصادی خارج شده و به مقولههایی نظیر هویت، ارزشها، میراث فرهنگی، دین، افکار، باورها، ساخت شخصیت، هستی و وجود فرد، اجتماع و جامعه گسترش یافته است؛ بنابراین، هم مطالعه پدیده امنیت فرهنگی حائز ظرافت و پیچیدگیهای مفهومی و ادراکی شده و هم تأمین و پایداری آن از اهمیت خاص خود برخوردار شده است.
امنیت فرهنگی را میتوان «ایجاد وضعیتی مطمئن، آرامبخش و خالی از هرگونه تهدید و تعرض در انسان، نسبت به دین، افکار، اخلاق، آداب و رسوم، باورها، ارزشها، میراث فرهنگی، آثار ادبی و غیره بهعبارتدیگر، مصونیت فرهنگ فرد و جامعه از هرگونه تعرض و تهدید نامید» (صالحیامیری، 1386، ص. 56). بر اساس این تعریف، امنیت فرهنگی در معنای عینی آن «فقدان تهدید» میراث فرهنگی و آثار و ارزشهای کسب شده است و در معنای ذهنی آن «فقدان ترس» از هجمهها و حملههایی است که ارزشها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورها را در معرض خطر استحاله و یا نابودی قرار میدهد. هرگاه ما امنیت را بستر رشد، بالندگی و شکوفایی فرهنگ بدانیم و فرهنگ را نیز بستر تعالی و خوشبختی انسان بهشمار آوریم تا حدود زیادی ارزش امنیت فرهنگی را مشخص کردهایم. از این منظر، باید به میزان ارزش و اهمیت فرهنگ، برای امنیت ارزش و اعتبار قائل شد چراکه بذر ارزشمند فرهنگ در زمین شورهزار ناامنی هرگز نمیروید و به برگ و بار نمینشیند و لذا اگر امنیت برای فرهنگ جنبه مقدمی داشته باشد از مقدمات واجب میباشد (صالحیامیری، 1386، ص. 56). با توجه به تعریف یاد شده، عوامل متعددی میتوانند بر امنیت فرهنگی تأثیر بگذارند که یکی از آن عوامل افزایش دینداری افراد میباشد.
یکی از نهادهایی که در تأمین احساس امنیت اجتماعی و فرهنگی نقش بهسزایی دارد، نهاد دین است. دین، دینداری و ایمان به خدا، انسان را به اجرای قوانین و دوری از بزهکاری و ناهنجاریهای اخلاقی دعوت میکند. درواقع، ایمان و دینداری، انسان را از درون متحول میسازد و نیروی محرکه قوی بهسوی خوبیها و ترک زشتیها در نهاد او قرار میدهد و هر آن با هشدار به او از گرایش و میل به زشتیها و ارتکاب جرائم باز میدارد. بهنوعی میتوان گفت، امنیت اجتماعی و فرهنگی، اعتماد عمومی و مسئولیتپذیری از آثار دینداری است (هاشمیانفر و دیگران، 1392، ص. 54).
دینداری نیز نقش مهمی در کمکردن بیعدالتیها و ایجاد احساس یکپارچگی اجتماعی دارد. دین میتواند شعلههای خودمحوری و خودپرستی را فرو نشاند، با تمسک به باورهای دینی و گسترش معنویت در جامعه میتوان از احساس ناامنی در زندگی اجتماعی کاست (ربانی خوراسگانی و قاسمی، 1386، ص. 2). دینداری عامل مهمی در تبیین احساس امنیت است. ازاینرو دینداری از عواملی است که نقش بسیار مهمی را در جامعه بازی میکند. در غیاب این عوامل و بدون آن پیمودن مسیر توسعه جامعه دشوار و یا غیرممکن میباشد. دینداری میتواند به انسجام اجتماعی کمک کرده و در نتیجه نظم اجتماعی که زیربنای امنیت اجتماعی است را فراهم کند (ساروخانی و هاشمنژاد، 1390، ص. 82). با توجه به اهمیت دینداری در امنیت، در این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی پرداخته میشود.
ازآنجاکه رشد و توسعه هر کشوری در سایه امنیت فرهنگی و اجتماعی حاصل میشود؛ لذا شناخت تهدیدها و آسیبهای مرتبط با امنیت فرهنگی موجب میشود تا اقدامات راهبردی بهموقع و صحیحی قبل از بهوقوع پیوستن هرگونه بحران اتخاذ و امنیت فرهنگی و ثبات اجتماعی تا حد زیادی حفظ شود. شاید نتوان هیچ دلیلی واضحتر، متقنتر و ملموستر از لزوم «بقا» برای موضوع امنیت فرهنگی ذکر کرد. علاوهبراین، پویایی جوامع، تغییرات ناخواسته، تحولات جهانی، گسترش اجتنابناپذیر روابط گوناگون و نیز هجوم و سرعت اطلاعات مؤید ضرورت بررسی در حوزه امنیت فرهنگی است. این موارد باعث میشود جوامع در حال گذاری مثل ایران، به دلیل تغییرات گسترده و متعدد معمولاً با تضادهای مختلف در ساختارها و زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی مواجه باشند. عدم تطابق و هماهنگی بین عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ، موانع و مشکلاتی را برای سازگاری اجتماعی افراد جامعه بهوجود میآورد که لزوم پرداختن به امنیت فرهنگی را دوچندان میکند (سیاح و دیگران، 1391، ص. 2).
پژوهش درباره امنیت فرهنگی در جامعه ایران زمانی اهمیت مییابد که نتایج تحقیقات حکایت از کاهش امنیت فرهنگی در جامعه مذهبی ایران دارد. شواهد نشان میدهد که گسترش و توسعه روزافزون فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در دنیای نوین بیش از آنکه در راستای تأمین امنیت اجتماعی و فرهنگی باشد، بهنوعی تهدید علیه امنیت تبدیل شدهاند (رستگارخالد و محمدیان، 1392، ص. 55). انقلاب فناوری با کمک پیشرفتهای فناوری، فاصله و مکان را به عوامل غیرمهم تبدیل کرده است (رفیع و جانباز، 1389، ص. 88) و از طریق ایجاد اختلال در فرهنگ و هویت قومی، ملی و دینی، امنیت را زائل میسازد. فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی سبب شده است تا آسانترین و کمهزینهترین تهدید متوجه امنیت فرهنگی شود. تردیدی نیست که ابزاری مثل اینترنت و ماهواره موجب وسعت افق دید ما میشوند و فرصتهای بیسابقهای برای برقراری تماس با دیگران در اختیار ما میگذارند؛ اما ضربآهنگ لگامگسیخته رشد و گسترش آنها، نشانگر تهدیدها و چالشهایی برای شکلهای سنتی تعامل انسانی نیز هست (گیدنز، 1386، ص. 684). محققان مختلفی درباره در معرض خطر بودن فرهنگ و امنیت آن در جامعه اسلامی ایران همواره هشدارهایی دادهاند. نتایج تحقیق مردانپور (1378) بر روی 2000 نفر از دانشآموزان راهنمایی و متوسطه دختر و پسر ساکن در تهران نشان داد که گرایش به فرهنگ غرب در بین پسران بیشتر از دختران بود.
صدیق اورعی (1383) در پژوهش دیگری که با هدف بررسى چگونگى نفوذ فرهنگ غرب در ایران انجام شد به این نتیجه رسید که تغییرات فرهنگى و اجتماعى در ایران هم از درون فرهنگ و هم از برون فرهنگ مىباشد. تغییرات ناشى از عوامل خارجى عمدتاً از طریق دانشجویان، تحصیلکردههاى خارج از کشور، امکانات صوتى و تصویرى و کالاهای غربی بوده است.
روحانی (1387) بیان میکند که با پیدایش انقلاب اسلامی و شکلگیری فرهنگی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و ایرانی در کشور، بیگانان همیشه درصدد نفوذ بر این فرهنگ ناب و اثرگذاری منفی بر ان بودهاند. ایشان لزوم چارهاندیشی توسط مسئولان نظام بهخصوص مسئولان فرهنگ را درباره این رویارویی با خطرهای دشمن گوشزد کرده است و بیان میدارد در صورت انجام اقدامهای نسنجیده و تدابیر شتابآلود و غیرواقعبینانه بیشازپیش درگیر مسائلی مثل بحران هویت در میان جوانان، فراهم شدن زمینههای تهاجم فرهنگی غرب و افزایش درصد آسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد، طلاق، سرخوردگی و ناامیدی و مسخ فرهنگی خواهیم شد.
همچنین نتایج پژوهش قاسمی و همکاران (1392) نشان داد که بیش از 60 درصد از دانشآموزان دبیرستانی در استان مازندران در حد متوسط و زیاد دچار کجروی فرهنگی هستند که این کجروی فرهنگی مغایر با ارزشها و هنجارهای فرهنگی و الگوهای ایرانی و اسلامی در کشور میباشد. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که استفاده از ماهواره و اینترنت بر این کجروی فرهنگی تأثیر مثبت دارد؛ بنابراین میتوان بیان کرد که فرهنگ در جامعه ایران بیش از قبل در حال تهدید است و امنیت فرهنگی در خطر میباشد و باید بررسیهایی درصدد سنجش میزان امنیت فرهنگی برایند و عوامل مؤثر بر آن را شناسایی نمایند تا بتوان در مرحله بعد راهکارهایی برای ارتقای امنیت فرهنگی تدوین کرد. با توجه به موارد مذکور، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که «مشارکت در اجتماعات مذهبی چه رابطهای با امنیت فرهنگی جوانان در شهر ساری دارد؟».
در خصوص پیشینه پژوهش گفتنی است؛ تحقیقاتی که رابطه بین دین و دینداری را با امنیت فرهنگی و اجتماعی نشان میدادند، در پیشینه تحقیق آورده شد.
پورسعید (1401) تحقیقی را با بررسی نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت: جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»، انجام داد. مفروض تحقیق این بود که امنیت فرهنگی را بهمثابه مفهوم یا حتی پدیدار نمیتوان درک کرد مگر آنکه به بازشناسی و بازنمایی شقوق مختلف نسبت مفهومی «فرهنگ» و «امنیت» دست یازید. در پاسخ به این مسئله یا پرسشمحوری، پردازش مفهومی تحقیق نشان داد که عناصر و مؤلفههای تشکیلدهنده و مقوم امنیت، عمدتاً فرهنگی هستند؛ عناصر و مؤلفههایی همچون وجوه ذهنی، زبانی، معنایی، گفتمانی، تصوری، ادراکی، احساسی، روانی و اخلاقی امنیت، از این جملهاند و بدون آنها، تکوین، تقویم و تداوم امنیت ناممکن است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت دارای چهار نسبت مشخص؛ یعنی «فرهنگ بهمثابه یکی از ابعاد و بخشهای امنیت»؛ «فرهنگ بهمثابه موضوع ارجاعی امنیت»؛ «فرهنگ بهمثابه شاکله محیط امنیتی» و «فرهنگ بهمثابه منبع تهدید امنیت» است.
پویافر (1400) پژوهشی را با هدف مطالعه تحولات دینداری و بعد اجتماعی امنیت ملی در ایران انجام داد. برایناساس، یافتههای بهدست آمده در پیمایشهای ملی انجام شده، بهویژه طی بیش از چهار دهه استقرار نظام جمهوری اسلامی، مورد مطالعه و تحلیل روند قرار گرفته است. یافتهها نشان داده که تغییرات در دینداری مردم ایران و همچنین نگرش آنها به دین، مؤسسات دینی و رویههای رسمی در حکمرانی دینی، بهسوی نزول جایگاه، اهمیت و نقش نهاد دین در جامعه در حرکت است. بر مبنای نتایج بهدست آمده و فرازوفرودهای شاخصهای مختلف دینداری، پیشنهادهای راهبردی برای سیاستگذاری مطلوب و اصلاح روندهای موجود ارائه شده است.
شفیعی و مولایی (1399) پژوهشی را با هدف الگوی راهبردی دین در تولید امنیت فرهنگی انجام دادند. این پژوهش بر اساس هدف توسعهای بوده و بهدنبال توضیح اهمیت جایگاه نزول تدریجی قرآن در مدیریت تحول فرهنگی جامعه و شیوه استخراج اصول تحول همهجانبه از کلام نورانی وحی و تبیین رابطه آن با امنیت فرهنگی و تأثیر آن در استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران و تقویت و توسعه اقتدار ملی، به روش توصیفی ـ فراتحلیلی میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهندسی تحول فرهنگی بر اساس تفسیر قرآن کریم به ترتیب نزول آیات و با بهرهگیری از سایر منابع دین؛ سنتوعقل، جامعهپذیری فرهنگ اسلامی را تسریع بخشیده و مستلزم اتخاذ رویکرد مدیریت راهبردی در تحول فرهنگی در جامعه میشود و این مهم نیز منجر به ارایه الگوجامعه دینمحور میشود.
عبدالمحمدی و همکاران (1395) پژوهشی را با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی با تأکید بر ابعاد مختلف دینداری در بین شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران انجام دادند. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که احساس امنیت اجتماعی تحت تأثیر بعد اعتقادی دینداری، بعد مناسکی دینداری، بعد پیامدی دینداری، بعد تجربی دینداری، گرایش به هویت ملی، استفاده از رسانههای داخلی، اعتماد اجتماعی، استفاده از رسانههای خارجی و مشارکت اجتماعی قرار دارد.
هاشیمانفر و همکاران (1391) پژوهشی را با عنوان «تأثیر دینداری و رسانههای جمعی بر احساس امنیت اجتماعی دانشجویان» انجام دادند. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران میباشند. بدینمنظور نمونهای 400 نفری از دانشجویان بهصورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان میدهد که میزان استفاده از تلویزیون و بعد اعتقادی دینداری بهترتیب بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت اجتماعی دارند.
پوراحمد و همکاران (1391) پژوهشی را با عنوان «بررسی رابطه دینداری و احساس امنیت در فضاهای شهری و روستایی» انجام دادند. برای بررسی روابط ابعاد دینداری و احساس امنیت از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی استفاده و دادههای مورد نظر از منابع اسنادی و روش پیمایشی با انتخاب 400 نمونه تصادفی در 2 شهر و 10 روستای شهرستان کوهدشت جمعآوری و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش حاکی از وجود همبستگی معنادار بین اکثر ابعاد دینداری با متغیرهای احساس امنیت است.
کامران و عبادتی نظرلو (1388) پژوهشی را با عنوان «بررسی عوامل اقتصادی اجتماعی مؤثر بر احساس آرامش و امنیت اجتماعی زنان دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی دانشگاههای شهر تهران» در 80 نفر از دانشجویان زن کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی دانشگاههای آزاد و دولتی شهر تهران انجام دادند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای طبقه اجتماعی، حمایت خانواده، پایبندی به آداب و رسوم قومی، سن و اعتماد به عملکرد قانون، پنج متغیر عمدهای هستند که بر احساس آرامش و امنیت اجتماعی دانشجویان زن کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی مؤثرند.
نوروزی و فولادی سپهر (1388) پژوهشی را با عنوان «بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان 29-15ساله شهر تهران و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن» انجام دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان میدهد که بهترتیب متغیرهای احساس امنیت محل سکونت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، احساس نظم اجتماعی و پایبندی مذهبی در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی زنان سهم عمدهای داشتند.
کوی و لی[1] (2011) در مطالعهای با عنوان «امنیتبخشی یا امنیتزدایی، سر حد امنیت در چین» به پاسخ به این سؤال پرداختند که آیا امنیت یا امنیتبخشی با ارزش منفی یا مثبت هماهنگی دارد؟ دانشگاه کپنهاگ امنیتزدایی (ارزش مثبت) را به امنیتبخشی (ارزش منفی) ترجیح میدهد. بهوسیله بررسی فرایند امنیت بخشی و امنیتزدایی در رویکرد چین نسبت به سر حد و مرز امنیت، دانشگاه کپنهاگ استدلال میکند که رویهمرفته، راهبرد امنیتزدایی اثرهای قابل اجرا و مؤثری دارد. برای ساختن شرایطی که ایجاد حداکثر امنیت بادوام کند، این ضروری است که فراسوی مباحثه فعلی ملی ـ مرکزی امنیت برویم و توجه بیشتری به امنیت اجتماعی مردم و هویت و فرهنگ آنها داشته باشیم.
کراکوس[2] و دیگران (2010) پژوهشی را با عنوان ترس از جرم در بین شهروندان ترکیه با استفاده از پیمایش انجام دادند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تجربه ترس از قربانی شدن از سوی زنان تأثیر مهمی بر ترس آنان دارد و ساکنان شهرها نیز میزان بیشتری از ترس را نسبت به روستائیان گزارش کردند.
پانزانیس[3] (2009) پژوهشی را با عنوان نقش پایگاه اقتصادی اجتماعی در احساس امنیت انجام داد. دادههای این پژوهش از پیمایش جرم در بریتانیا گرفته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که افراد دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین بیشتر نگران قربانی شدن در برابر انواع جرمها هستند و این امر نهتنها در مورد ناامنیهای ناشی از جرمهای گوناگون بلکه در مورد ناامنیهای غیرجرایمی مثل بیماری، ورشکستگی، تصادفات جادهای و از دست دادن شغل نیز صادق است. درمجموع 34 درصد از افراد نمونه در هنگام قدمزدن احساس ناامنی میکنند که این رقم در زنان بیشتر از مردان است. همچنین، مهمترین عامل تأثیرگذار بر احساس امنیت زنان سن میباشد که زنان معمولاً در سنین بالاتر احساس ناامنی بالاتری دارند.
کلمن و هوفر[4] (1987) در مطالعهای بر روی 28000 نفر از دانشآموزان در دوره زمانی 1987-1980 نتایج قابل تأملی را بهدست آوردند. طبق نتایج پژوهش ایشان، ترک تحصیل در مدارسی که دانشآموزان کاتولیک را در خود داشت، بسیار کمتر از ترک تحصیل در مدارس عمومی بوده است. میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشآموزانی که عضو خانوادههای کاتولیک بودهاند، بسیار بیشتر از دیگر دانشآموزان بوده است. این مطالعه در یک دوره 7 ساله و با استفاده از روش مطالعات طولی انجام گرفته است.
بهطورکلی 13 پژوهش (9 مورد از پژوهشهای داخلی و 4 مورد از پژوهشهای خارجی بودند) در پیشینه تجربی این پژوهش مرور شد. در جمعبندی از نتایج پژوهشهای پیشینه میتوان نتیجهگیری کرد که جامعه ایران با توجه به اینکه بهعنوان یک جامعه مذهبی و مقید به هنجارها و ارزشهای اسلامی است، به مرور زمان دارد در مسیر روندهای جهانی شدن فرهنگی قرار میگیرد و رسانههای نوین مثل ماهواره و اینترنت بهعنوان مهمترین ابزار این نوع جهانی شدن بیشازپیش در ایران مورد استفاده قرار میگیرد که این امر منجر به بروز خطراتی برای فرهنگ بومی کشور و به خطر افتادن امنیت فرهنگی میگردد. همچنین نتایج این پژوهشها نشان داد که دینداری میتواند کمک شایانی به امنیت فرهنگی و در خطر نیفتادن فرهنگ بومی در کشور بکند. با توجه به این موارد میتوان بیان کرد که افزایش دینداری افراد باعث افزایش امنیت اجتماعی و فرهنگی میشود؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که مشارکت در اجتماعات دینی؛ باعث افزایش امنیت فرهنگی افراد گردد. نوآوری این پژوهش به نسبت مطالعات پیشین، جنبه میدانی و پیمایشیبودن آن است. بیشتر مطالعات در پیشینه پژوهش رابطه دین و امنیت فرهنگی را بهصورت نظری و اسنادی بررسی کردند، این در حالی است که در این پژوهش برای متغیرهای دین (مشارکت دینی) و امنیت فرهنگی، ابعاد، مؤلفهها و گویههایی طراحی و تدوین شد و رابطه آن مورد سنجش قرار گرفت.
در این قسمت به تعاریف مفاهیم، مبانی نظری و رابطه نظری دینداری و امنیت، با تأکید بر امنیت فرهنگی، دفاع از هویت و ارزشهای جوامع، پرداخته میشود.
2-1. دین
دین نظامی فکری است که افراد جامعه را بهوسیله آن به خودشان باز مینمایند و روابط مبهم و در ضمن صمیمانهشان را با جامعه، از این طریق بیان میکنند. به نظر دورکیم دین چیزی جز نیروی جمعی جامعه بر افراد نیست، دین نه یک توهم است و نه یک چیز اساساٌ ساختگی. وقتی مؤمنان این اعتقاد را پیدا میکنند که وابسته و مطیع به یک قدرت خارجیاند که همهچیزهای فینفسه خوبشان را از او دارند، درواقع فریب نخوردهاند؛ این قدرت درواقع وجود دارد و آن همان جامعه است (مستوفی، 1392، ص. 59). دینداری عبارت است از میزان علاقه و احترام افراد به دین. این لفظ زمانی بهکار میرود که مردم یا گروهی از افراد تمام یا بخشی از تعالیم و دستورات دینی را پذیرفته باشند. دینداری یا تدین التزام فرد به دین مورد قبول خویش است، این التزام مجموعهای از احساسات و اعمال فردی و جمعی که حول (خداوند) و رابطه ایمانی با او دور میزند سامان میپذیرد. دینداری و دینمداری مقومی است که باید بهوضوح در محصولات جامعه اسلامی جستجو کرد (شایگان، 1392، ص. 188). میتوان گفت که دین بهعنوان یک نوع جهانبینی نه فقط معیار و داور رفتارهای فردی و جمعی انسان است بلکه درعینحال و بهطریقیدیگر، در اصل شکلگیری رفتارهای انسان نیز مؤثر است. دین با احکام شرعی خود اراده را در افراد مؤمن تقویت میکند و هسته اصلی پرهیز از انحرافات را بر آنها بهوجود میآورد و همچنین به سطح بالایی از انضباط سوق میدهد؛ زیرا انضباط محصول تقید و التزام است و افراد لاقید و بیبندوبار به نظم و انضباط تن نمیدهد و آنگاه که انضباط فراگیر شود، احساس امنیت در جامعه فراگیر میشود (پوراحمد و دیگران، 1391، ص. 10).
2-2. مشارکت دینی
مشارکت دینی مهمترین رکن تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی و یکی از مفاهیم کلیدی جامعهشناسی دین است. اهمیت مناسک دینی جمعی و مشارکت در فعالیتهای گروههای دینی این است که افراد را بر «ما»یِ مذهبی آنها در مقابل «ما»یِ دیگران آگاه کرده و با تمایز یک اجتماع دینی خاص، از اجتماع دینی دیگران، هویت دینی بهمعنای «ما»ی جمعی را ایجاد میکند. درواقع پایبندی به مشارکت دینی، افراد را بر عضویتشان در جامعه مسلمانان آگاه کرده و با تمایز بین «درون گروه» مسلمانان از «برون گروه» دیگر ادیان، باعث تحقق هویت دینی میشود. پایگاه مهم و اساسی تقویت یا تضعیف هویت دینی، بزرگداشت یا تحقیر مراسم و مناسک مذهبی است. درواقع شرکت در مراسم و مناسک مذهبی سبب ایجاد همبستگی و انسجام مذهبی میشود، همانطورکه بیتوجهی به آن سبب تضعیف و فروپاشی انسجام و همبستگی میان آنها خواهد بود (سفیری و دیگران، 1393، ص. 175).
2-3. امنیت فرهنگی
در طول عصر جنگ سرد، امنیت بیشتر بهعنوان مسئله حاکمیت دولتها مربوط میشد و مواردی مثل تمامیت ارضی و خودمختاری سیاسی را دربرمیگرفت. بعد از دهه 1980 میلادی، تمرکز مطالعات در حوزه امنیت گستردهتر و عمیقتر شد. گستره مطالعات این حوزه از تمرکز بر امنیت نظامی صرف بهسمت تمرکز بر انواع بیشتری از امنیت مثل امنیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی تغییر پیدا کرد. این تغییر تمرکز در مطالعات حوزه امنیت، ابتداً در اندیشمندان مکتب کپنهاگ[5] اتفاق افتاد. نظریهپردازان این مکتب، امنیت را در 5 بخش نظامی، سیاسی، اقتصادی، محیطی و اجتماعی دستهبندی میکردند. طبق این دستهبندی، بخش نظامی امنیت به روابط قدرت، بخش سیاسی امنیت به روابط حاکمیت، بخش اقتصادی امنیت به روابط اقتصادی، بخش محیطی امنیت به روابط انسان و طبیعت و بخش اجتماعی امنیت به روابط بین گروههای اجتماعی مربوط میشود (Panić, 2009, p. 30). در بین دستهبندی 5گانه از مفهوم امنیت، امنیت فرهنگی و اجتماعی مفهوم جدیدیتری نسبت به بقیه میباشد. در امنیت فرهنگی و اجتماعی، هدف اصلی امنیت کمتر به تمامیت ارضی و حاکمیت مربوط میشود و بیشتر بر هویت جمعی تمرکز دارد. این نوع امنیت و احساس ناشی از آن بیشتر بر حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، مذهب، هویت ملی و جمعی در یک جامعه اشاره دارد (Buzan & et al., 1998).
با توجه به اینکه هیچ نظریه کاملی در ارتباط با دینداری و رابطه آن با بحث امنیت مطرح نشده، بهگونهایکه بتواند همه مطالب و متغیرهای مربوط را بهطورکامل مطرح کند به نظر میرسد ارائه رویکردی تبیینی مقتضی است. از نظر دورکیم[6] دین کلیتی از اعتقادات و مناسک است و انسان مذهبی قدرتی در خود احساس میکند که در حالت غیرمذهبی از آن برخوردار نخواهد بود. به عبارتی میتوان گفت حیات مذهبی و نیروی خاص آن به انسان این باور را میدهد که در نیروی مسلط بر خودش مشارکت میکند، نیرویی که درعینحال حمایتش کرده و او را بهسوی خود میخواند. بهاینترتیب افراد مذهبی بهتر میتوانند با مشکلات زندگی مواجهه شوند. ضمناً با توجه به چهار رویکرد عمدهای که از دین انتظار میرود مبنی بر انضباطبخش، انسجام بخش، حیاتبخش و خوشبختی بخش بودن انسانها میتوانند با کنترل بر نفس خویش و با شرکت در مراسم مذهبی و پیوند با جامعه باعث بقا و احیای میراث اجتماعی گروه و انتقال ارزشها به نسلهای بعد شوند (شایگان، 1392، صص. 190-191).
پارسونز نیز به نقش انتقال ارزشها و سپس درونی شدن آن برای اعضای جامعه تأکید دارد تا بدینوسیله بهتر بتوانند انتظارت یکدیگر را برآورده سازند. درواقع اگر ارزشهای دینی انتقالی به انسانها امری درونی شود بهگونهای که با آن مأنوس شوند کمتر بهسمتوسوی خطرات گرایش پیدا کرده و احساس امنیت بیشتری میکنند. همچنین بنا به نظر پارسونز اگر خانوادهها بتوانند مانند نهاد مذهب نقش عمیقتری در تعلیموتربیت دینی فرزندانشان ایفا کنند، احساس آرامش بیشتری خواهند داشت (امینبیدختی و شریفی، 1392، ص. 51).
گیدنز معتقد است نهتنها خدایان و نیروهای مذهبی، حمایتهای قابل اتکای مثبتی را برای مؤمنان فراهم میسازند بلکه کارگزاران مذهبی نیز این کار را انجام میدهند. باورداشتهای مذهبی مهمترین کارشان این است که معمولاً به انسان در مقابل تجربه رویدادها و موقعیتها، احساس آرامش و امنیت تزریق میکنند (گیدنز، 1386، ص. 495). انجام مناسک آرامشبخش است. برایناساس مذهب و سنت به شیوهای بنیادین در امنیت وجودی دخالت دارد. لومان[7] معتقد است دوری از مذهب در زندگی امروزی باعث مخاطره شده است. اصولاً مخاطره از قبول این نظر سرچشمه میگیرد که بیشتر فعالیت بشری تأثیر مخاطره زایده دست انسان هستند (Erden, 2009, p. 159).
اگر مشارکت در اجتماعات دینی را بتوان شاخصی از سرمایه اجتماعی در نظر گرفت میتوان نظریه کلمن[8] را هم درباره رابطه بین این نوع مشارکت و امنیت بیان کرد. کلمن برای سرمایه اجتماعی خصلتی ساختاری و تعاملاتی قائل است که کنشگران با عضویت در گروه و تعامل با سایر کنشگران با رعایت اصول و قواعد مورد پذیرش در آن گروه و جلب اعتماد دیگران، به اطلاعات مورد نیاز دست مییابند و در فرایند کنش از حمایت جمعی برخوردار میگردد. کلمن با اشاره به اهمیت قواعد هنجاری و حضور آن بهعنوان عنصر ممنوعکننده در داخل شبکههای اجتماعی در برابر انحرافات اجتماعی، این امکان را در جهت امنیت پروری در سطوح شبکهای فراهم میسازد. به تعبیری، سرمایه اجتماعی نوعی ویژگی تسهیلکنندگی در روابط اجتماعی دارد وجود سرمایه اجتماعی در ساختارهای اجتماعی باعث میشود محیطی خلق شود تا در آن امنیت بیشتری برقرار شود بهنحویکه انسانها از آرامش برخوردار شده و در روابط تعاملی خود با دیگران با کمترین اصطکاک تنشهای خود را برطرف کنند (متولی، 1384).
تأثیر دینداری در کاهش جرم و بهتبع آن افزایش امنیت اجتماعی در پژوهشهای متعددی بررسی و تأیید شده است. آدیسون[9] در پژوهش خود به اهمیت دین در جلوگیری و یا کاهش رفتارهای بزهکاری صحه گذاشته است. لاکفیلد[10] نیز در پژوهش خود نشان داد سه بعد دینداری بهصورت متغیرهای مداخلهگرایانه بین رفتارهای والدین و انحراف اخلاقی عمل کرده است (Litchfield, 2010, p. 200).
با توجه به آنچه گفته شد، یکی از ابعاد اساسی دین و دینداری، مناسک دینداری و بهخصوص مناسک دسته جمعی است، بسیاری از پژوهشهای انجام شده رابطه دینداری یا بُعد اعتقادی دین را با امنیت فرهنگی در نظر گرفتهاند؛ محققان در این مطالعه با تمرکز بر بُعد مناسکی دینداری بهخصوص مناسک دستهجمعی، بُعد مشارکت در اجتماعات دینی و رابطه آن با ابعاد امنیت فرهنگی را در نظر گرفته و مورد مطالعه قرار دادهاند، در جامعه ایران با اکثریت مسلمان شیعه این سؤال طرح میشود که آیا مشارکت بیشتر در مراکز مذهبی از قبیل مساجد، حسینیّهها و تکایا، میتواند امنیت فرهنگی و ابعاد آن را ارتقاء دهد؟ بهعبارتدیگر آیا افرادی که بیشتر به مراکز مذهبی میروند از امنیت فرهنگی بیشتری برخوردارند؟
با توجه به نظریههای گیدنز[11] و کلمن در مبانی نظری که بهعنوان چهارچوب نظری در این تحقیق در نظر گرفته شد میتوان فرضیات زیر مطرح کرد؛ البته لازم به ذکر است که این نظریات تأثیر مشارکت در اجتماعات دینی را بر همه ابعاد و مؤلفههای امنیت فرهنگی (امنیت هویتی و دفاع از ارزشها) را مورد توجه قرار ندادهاند و هرکدام بر جنبهای از این امنیت اشاره کردهاند.
3-1. فرضیه اصلی
بین مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
3-2. فرضیات فرعی
1- بین مشارکت در اجتماعات دینی و هویت ایرانی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
2- بین مشارکت در اجتماعات دینی و هویت مذهبی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
3- بین مشارکت در اجتماعات دینی و ارزش خانوادگی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
4- بین مشارکت در اجتماعات دینی و ارزش مذهبی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
5- بین مشارکت در اجتماعات دینی و ارزش اجتماعی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
6- بین مشارکت در اجتماعات دینی و ارزش فرهنگی جوانان شهر ساری رابطه وجود دارد.
پژوهش حاضر بهصورت پیمایشی انجام گرفته و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جوانان 15 تا 29 سال ساکن کلانشهر ساری در سال 1397 میباشند که تعدادشان طبق سرشماری سال 1395 برابر 66665 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 381 نفر محاسبه شد که به 400 نفر ارتقا یافت. روش نمونهگیری، نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای است. روش نمونهگیری به اینصورت بود که در مرحله نخست، هریک از مناطق سهگانه شهرداری ساری بهعنوان یک خوشه در نظر گرفته شد. در مرحله دوم، کار نمونهگیری در داخل هریک از خوشهها ادامه یافت و بر اساس آن اغلب محلهها و خیابانهای هریک از خوشهها در طرح نمونهگیری قرار گرفتند. در مرحله سوم، به تناسب تعداد جمعیت در مناطق شهرداری، خیابانها و محلههای انتخاب شده در مرحله دوم نمونه نهایی انتخاب شد. منظور از به تناسب جمعیت به اینصورت است که اگر منطقه یک شهر ساری حدود 40 درصد از جمعیت جوانان شهر ساری را شامل میشود، تعداد نمونه أخذ شده از منطقهی یک شهر ساری هم 40 درصد از 400 نفر نمونه خواهد بود.
متغیر مستقل این پژوهش مشارکت مذهبی بوده است که با استفاده از 11 گویه در طیف لیکرت 5 گزینهای مورد سنجش قرار گرفت؛ منظور از مشارکت دینی در این تحقیق، حضور و فعالیت افراد در اجتماعات و مکانهای دینی (مساجد، حسینیهها، نمازهای جماعت و جمعه، مراسمهای روضه و اعتکاف و...) است که بهنوعی با اعتقادات دینی آنها در ارتباط است. برای سنجش این مفهوم از پاسخگویان پرسیده شد که در هریک از اجتماعات و مکانهای دینی مذکور چقدر شرکت میکنید. برای اطمینان از روایی متغیر مشارکت مذهبی از اعتبار صوری استفاده شده است که قبلاً این گویهها توسط محققان دیگری مثل عباسی و کرمی (1394) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج آلفای کرونباخ برای این متغیر برابر 92/0 است که حکایت از مناسب بودن گویهها و پایایی متغیر مشارکت مذهبی دارد.
متغیر وابسته این پژوهش امنیت فرهنگی و مؤلفههای آن بودهاند که جمعأ 28 گویه را تشکیل دادهاند و در طیف لیکرت 5 گزینهای مطرح شدهاند. در پژوهش حاضر، مطابق جدول 1 و متناسب با چهارچوب و تعریف نظری ارائه شده در پژوهشهای پیشین مثل صالحیامیری (1386)، دو بُعد امنیت هویتی (هویت ملی ـ فرهنگی و هویت دینی) و دفاع از ارزشها (ارزشهای خانوادگی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی) برای سنجش امنیت فرهنگی در نظر گرفته شده است. احصای گویهها ابتدا بدینصورت بود که محقق با توجه به فضای مفهومی امنیت فرهنگی گویههایی طراحی و تدوین کرد و سپس توسط دو متخصص حوزه علوم اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج آلفای کرونباخ برای این متغیر برابر 85/0 است که حکایت از مناسب بودن گویهها و پایایی متغیر امنیت فرهنگی دارد.
جدول (1): گویههای سنجش امنیت فرهنگی به تفکیک ابعاد آن
متغیر |
بعد |
مؤلفه |
معرف |
امنیت فرهنگی |
امنیت هویتی |
هویت ملی ـ فرهنگی |
علاقه به موسیقی ایرانی، علاقه به فیلم ایرانی، علاقه به لباس ایرانی، علاقه به غذای ایرانی، علاقه و افتخار به خط و زبان فارسی، علاقه به آثار ادبی ایرانی، تعلق خاطر به نمادها و اسطورههای ملی، آشنایی با میراث فرهنگی، افتخار به ایرانیبودن |
هویت دینی |
اعتقاد به وحدانیت خداوند، اعتقاد به عالم برزخ و قیامت، احساس غرور و رضایت از مسلمان بودن، تعلق خاطر به نمادهای اسلامی، اعتقاد به کفایت دین در اداره امور اجتماعی، رفتن به مسافرتهای مذهبی، شرکت در مناسک و شعائر دینی |
||
دفاع از ارزشها |
ارزشهای خانوادگی |
احترام به پدر و مادر، تمایل برای تشکیل خانواده، احترام به بزرگترها، تلاش برای تأمین رفاه خانواده، سپری کردن وقت با خانواده |
|
ارزشهای مذهبی |
اهمیت ایمان به خدا، داشتن صبر در امورات زندگی، متعصب بودن به ارزشهای دینی، شخص باتقوا بودن، به خطر انداختن جان خود برای دین، اهمیت فروتنی در زندگی، اهمیت روزی حلال |
||
ارزشهای اجتماعی |
اهمیت امانتداری، توجه به مهربانی در زندگی، اهمیت صداقت در زندگی، توجه به مسئولیتپذیری، اهمیت گذشت در زندگی، اهمیت اعتماد در زندگی، اهمیت و اجرای عدالت برای فرد |
||
ارزشهای فرهنگی |
اهمیت تحصیلات در زندگی، اهمیت داشتن تناسب بدنی، تلاش برای زیباتر شاختن شهرها و مناطق روستایی، پیشرفت بهسوی جامعهای کمتر انتزاعی و انسانیتر |
نتایج پژوهش نشان میدهد که جنسیت 50 درصد (200 نفر) از پاسخگویان پسر و 50 درصد (200 نفر) آنها دختر میباشند. میانگین سنی پاسخگویان 5/23 سال میباشد. دامنه توزیع سنی پاسخگویان از 15 تا 29 سال میباشد. همچنین پاسخگویان گروه سنی 25 تا 29 سال با 200 نفر (50 درصد) دارای بیشترین فراوانی و گروه سنی 15 تا 19 سال با 23 نفر (23 درصد) دارای کمترین فراوانی در بین پاسخگویان این پژوهش میباشند. میانگین تحصیلات پاسخگویان 2/13 سال میباشد. تحصیلات کارشناسی با 137 نفر (2/34 درصد) دارای بیشترین فراوانی و تحصیلات کارشناسی ارشد با 15 نفر (8/3 درصد) دارای کمترین فراوانی در بین پاسخگویان این پژوهش میباشند. وضع تأهل 58 درصد (232 نفر) از پاسخگویان مجرد، 40 درصد (160 نفر) آنها متأهل و 2 درصد (8 نفر) سایر (مطلقه، بیوه و...) میباشند.
جدول (2): توصیف متغیر امنیت فرهنگی و ابعادش
امنیت فرهنگی و ابعادش |
هویت ایرانی |
هویت مذهبی |
ارزش خانوادگی |
ارزش مذهبی |
ارزش اجتماعی |
ارزش فرهنگی |
امنیت فرهنگی |
|||||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
کم |
24 |
6 |
36 |
9 |
24 |
6 |
56 |
14 |
88 |
22 |
20 |
5 |
4 |
1 |
متوسط |
80 |
20 |
56 |
14 |
64 |
16 |
192 |
48 |
212 |
53 |
152 |
38 |
104 |
26 |
زیاد |
296 |
74 |
308 |
77 |
312 |
78 |
152 |
38 |
100 |
25 |
228 |
57 |
292 |
73 |
جمع |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
400 |
100 |
میانگین |
30/4 |
35/4 |
37/4 |
84/3 |
68/3 |
18/4 |
12/4 |
نتایج جدول 2 توصیف متغیر امنیت فرهنگی و ابعادش را نشان میدهد. مطابق نتایج این جدول، 73 درصد از پاسخگویان دارای امنیت فرهنگی در حد زیاد و 26 درصد آنها در حد متوسط میباشد. این در حالی است که تنها 1 درصد این افراد دارای امنیت فرهنگی کم هستند. میانگین امنیت فرهنگی پاسخگویان با 12/4 در حد بالا قرار قرار دارد. در ابعاد امنیت فرهنگی، بیشترین میانگین به ارزش خانوادگی مربوط میشود. میانگین ارزش خانوادگی افراد با 37/4 در حد بالا قرار دارد. بعد از آن، میانگین هویت مذهبی افراد با 35/4 در حد بالا میباشد. همچنین کمترین میانگین در ابعاد امنیت فرهنگی به ارزش اجتماعی مربوط میگردد، میانگین ارزش اجتماعی افراد در این تحقیق در حد 68/3 و متوسط رو به بالا میباشد.
مشارکت دینی |
تعداد |
درصد |
کم |
96 |
24 |
متوسط |
168 |
42 |
زیاد |
136 |
34 |
جمع |
400 |
100 |
میانگین |
26/3 |
جدول 3 توصیف متغیر مشارکت در اجتماعات دینی پاسخگویان را نشان میدهد. مطابق نتایج این پژوهش حدود 42 درصد از پاسخگویان پژوهش حاضر در اجتماعات دینی مشارکت متوسطی دارند و حدود 34 درصد از آنها این مشارکت را در حد زیاد گزارش کردهاند. این در حالی است که مشارکت در اجتماعات دینی 24 درصد از افراد در حدود کم میباشد. میانگین این متغیر در پاسخگویان حدود 26/3 است که این نشان میدهد مشارکت در اجتماعات دینی این افراد در حد متوسط رو به بالا قرار دارد.
جدول (4): آزمون همبستگی پیرسون بین مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی
متغیرهای مستقل و وابسته |
هویت ایرانی |
هویت مذهبی |
ارزش خانوادگی |
ارزش مذهبی |
ارزش اجتماعی |
ارزش فرهنگی |
امنیت فرهنگی |
مشارکت دینی |
هویت ایرانی |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
هویت مذهبی |
**624/0 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
ارزش خانوادگی |
**452/0 |
**577/0 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
ارزش مذهبی |
**416/0 |
**433/0 |
**392/0 |
- |
- |
- |
- |
- |
ارزش اجتماعی |
**270/0 |
**215/0 |
**149/0 |
**447/0 |
- |
- |
- |
- |
ارزش فرهنگی |
**463/0 |
*145/0 |
**220/0 |
**341/0 |
**516/0 |
- |
- |
- |
امنیت فرهنگی |
**770/0 |
**725/0 |
**665/0 |
**742/0 |
**628/0 |
**631/0 |
- |
- |
مشارکت دینی |
**404/0 |
**237/0 |
*107/0 |
**200/0 |
**539/0 |
**317/0 |
**390/0 |
- |
*ضریب همبستگی در سطح 05/0 معنادار است./ **ضریب همبستگی در سطح 01/0 معنادار است.
جدول 4 ضریب همبستگی پیرسون متغیرهای مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی را نشان میدهد. با توجه به یافتههای این جدول، متغیر مشارکت در اجتماعات دینی با متغیرهای هویت ایرانی و مذهبی، ارزش خانوادگی، ارزش مذهبی، ارزش اجتماعی، ارزش فرهنگی و امنیت فرهنگی رابطه مثبت و معناداری دارد. این به اینمعنا است که با افزایش مشارکت افراد در اجتماعات مذهبی میزان هویت ایرانی و مذهبی، ارزش خانوادگی، ارزش مذهبی، ارزش اجتماعی، ارزش فرهنگی و کل امنیت فرهنگی آنها نیز بالا میرود. همچنین به معنای تأیید همه فرضیات فرعی تحقیق میباشد. متغیر مشارکت در اجتماعات دینی در حدود 390/0 با متغیر امنیت فرهنگی رابطه معنادار دارد. شدت رابطه بین امنیت فرهنگی و مشارکت در اجتماعات دینی در حد متوسط میباشد. در ابعاد امنیت فرهنگی، مشارکت دینی بیشترین رابطه را با ارزش اجتماعی با ضریب همبستگی 539/0 دارد. بعد از آن، متغیر مشارکت دینی بیشترین رابطه را هویت ایرانی با 404/0 دارد. همچنین متغیر مشارکت دینی کمترین رابطه را بعد ارزش خانودگی با ضریب همبستگی 107/0 دارد.
جدول (5): تحلیل رگرسیونی و بررسی تأثیر متغیر مشارکت در اجتماعات دینی بر متغیر امنیت فرهنگی
|
ضرایب تأثیر غیراستاندارد |
ضرایب تأثیر استاندارد(بتا) |
مقدار t |
سطح معناداری |
مقدار ثابت |
53.3 |
- |
26/46 |
000/0 |
مشارکت در اجتماعات مذهبی |
201/0 |
390/0 |
44/8 |
000/0 |
|
||||
خلاصه مدل |
sig = 000/0 |
F = 24/71 |
R2= 152/0 |
برای بررسی اینکه متغیر مشارکت در اجتماعات دینی چه میزان از تغییرات امنیت فرهنگی را توضیح میدهد از تحلیل رگرسیونی مطابق جدول 5 استفاده شد. نتایج این جدول نشان میدهد که میزان تأثیر متغیر مشارکت دینی بر متغیر امنیت فرهنگی در حد 390/0 است. همچنین ضریب تبیین (R2) این مدل نشان میدهد که حدود 15 درصد از تغییرات امنیت فرهنگی توسط مشارکت در اجتماعات دینی توضیح داده میشود.
نتیجهگیری
همانطورکه گفته شد امنیت فرهنگی را میتوان، ایجاد وضعیتی مطمئن، آرامبخش و خالی از هرگونه تهدید و تعرض در انسان، نسبت به دین، افکار، اخلاق، آداب و رسوم، باورها، ارزشها، میراث فرهنگی، آثار ادبی و غیره بهعبارتدیگر، مصونیت فرهنگ فرد و جامعه از هرگونه تعرض و تهدید نامید. با توجه به اینکه از طرفی در تعریف امنیت فرهنگی بر پایبندی افراد به آداب و رسوم و سنتها خود تأکید میشود، و از طرفیدیگر در جامعه ایرانی که دارای سبقه مذهبی زیادی است و درحالحاضر هم ازجمله کشورهای مهم مذهبی جهان شناخته میشود، این سؤال بهوجود میآید که میزان پایبندی به آداب و رسوم، سنتها ارزشها اخلاق در کشور مذهبی ایران چقدر است؟ بنابراین یکی از اهداف پژوهش حاضر بررسی میزان امنیت فرهنگی و ابعاد آن (امنیت هویتی و پایبندی به ارزشها) بوده است. همچنین این سؤال وجود داشت که مشارکتی که افراد جامعه ایران در اجتماعات مذهبی انجام میدهند با امنیت فرهنگی و پایبندی به ارزشها و سنتها رابطه دارد یا نه؛ بنابراین هدف دوم پژوهش بررسی رابطه بین مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی بود. ضرورت انجام پژوهش هم اینگونه بود که در چند سال گذشته پژوهشهای زیادی مثل قاسمی (1392)، رستگارخالد و محمدیان، (1392)، رفیع و جانباز (1389)، کلاهچیان (1384) و مردانپور (1378) در باب امنیت فرهنگی و اجتماعی و پایبندی افراد جامعه ایران به ارزشها و سنتها انجام شد که حکایت از کم شدن این پایبندیها در دهههای اخیر بهخصوص در جوانان جامعه ایران داشت؛ بنابراین با توجه به ضرورت انجام پژوهش بهخصوص بر روی جوانان، پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه بین مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی در بین جوانان 15 تا 29 ساله شهرستان ساری بهعنوان مرکز استان مازندران بود.
با توجه به هدف مورد نظر و بعد از مرور پیشینه پژوهش مرتبط با موضوع، به عملیاتی کردن متغیرهای مورد نظر پرداختیم و هرکدام از متغیرهای مستقل و وابسته را عملیاتی کردیم. بعد از تهیه پرسشنامه و محاسبه حجم نمونه، به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای پرسشنامهها را در بین جوانان شهر ساری توزیع و پس از ورود به نرمافزار تجزیهوتحلیل شد. میانگین سنی پاسخگویان 5/23 سال میباشد. دامنه توزیع سنی پاسخگویان از 15 تا 29 سال میباشد. همچنین تحصیلات کارشناسی با 2/34 درصد دارای بیشترین فراوانی است.
میانگین متغیر مشارکت در اجتماعات دینی در پاسخگویان حدود 26/3 است که این نشان میدهد مشارکت در اجتماعات دینی این افراد در حد متوسط رو به بالا قرار دارد. میانگین امنیت فرهنگی پاسخگویان با 12/4 در حد بالا قرار قرار دارد. در ابعاد امنیت فرهنگی، بیشترین میانگین به ارزش خانوادگی مربوط میشود. میانگین ارزش خانوادگی افراد با 37/4 در حد بالا قرار دارد. بعد از آن، میانگین هویت مذهبی افراد با 35/4 در حد بالا میباشد. همچنین کمترین میانگین در ابعاد امنیت فرهنگی به ارزش اجتماعی مربوط میگردد، میانگین ارزش اجتماعی افراد در این پژوهش در حد 68/3 و متوسط رو به بالا میباشد.
نتایج پژوهش حکایت از رابطه مثبت و معنادار بین مشارکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی دارد. این رابطه در نظریههای مختلف هم پیشبینی میشد؛ برای مثال، دورکیم بیان میکند که با توجه به چهار رویکرد عمدهای که از دین انتظار میرود مبنی بر انضباطبخش، انسجام بخش، حیاتبخش و خوشبختی بخش بودن انسانها میتوانند با کنترل بر نفس خویش و با شرکت در مراسم مذهبی و پیوند با جامعه باعث بقا و احیای میراث اجتماعی گروه و انتقال ارزشها به نسلهای بعد شوند. همچنین کلمن با اشاره به اهمیت قواعد هنجاری و حضور آن بهعنوان عنصر ممنوعکننده در داخل شبکههای اجتماعی در برابر انحرافات اجتماعی، این امکان را در جهت امنیت پروری در سطوح شبکهای فراهم میسازد. بهتعبیری، سرمایه اجتماعی نوعی ویژگی تسهیلکنندگی در روابط اجتماعی دارد وجود سرمایه اجتماعی در ساختارهای اجتماعی باعث میشود محیطی خلق شود تا در آن امنیت بیشتری برقرار شود. گیدنز مدعی است که باورداشتهای مذهبی مهمترین کارشان این است که معمولاً به انسان در مقابل تجربه رویدادها و موقعیتها، احساس آرامش و امنیت تزریق میکنند. همچنین لومان معتقد است دوری از مذهب در زندگی امروزی باعث مخاطره شده است. اصولاً مخاطره از قبول این نظر سرچشمه میگیرد که بیشتر فعالیت بشری تأثیر مخاطره زایده دست انسان هستند. نتایج این پژوهش هم در راستای پژوهشهای پیشین مثل امین عبدالمحمدی و همکاران (1395)، بیدختی و شریفی (1392)، پوراحمد و همکاران (1391)، کامران و عبادتی (1388) و نوروزی و فولادی سپهر (1388) میباشد.
بنابراین از نتایج حاصل از این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که مشارکت افراد بهخصوص جوانان میتواند منجر به افزایش امنیت فرهنگی و ابعاد آن مثل امنیت هویتی و پایبندی به ارزشها شود؛ بنابراین با توجه به مسائل و مشکلات جامعه مدرنیته که با رشد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بیشتر و مشهودتر شده است و برای برخی از جوانان مشکلات هویتی بهوجود آورده و پایبندی آنها را به ارزشها سنتی خود مثل ارزشهای خانوادگی و مذهبی سست کرده است، میتوان تقویت شرکت در اجتماعات دینی را پیشنهاد داد. با توجه به رابطه مثبت و معنادار بین شرکت در اجتماعات دینی و امنیت فرهنگی، میتوان برای ارتقای امنیت فرهنگی افراد جامعه، بهخصوص جوانان، پیشنهاد کرد که برنامههایی در جهت مشارکت بیشتر جوانان در امور اجتماعات مذهبی مثل مساجد، تکایا، مراسمات مذهبی انجام شده مثل عزاداری ماه محرم و رمضان و حتی اعیاد مذهبی فراهم کرد؛ بنابراین این وظیفه مسئولین و بزرگان اماکن مذهبی است که با دادن مسئولیت بیشتر به جوانان و اعتماد به آنها برای برگزاری این مراسم، حضور آنها را در اجتماعات دینی افزایش دهند تا با این حضور، امنیت هویتی و پایبندی به ارزشهای آنها که شاخصهای امنیت فرهنگی است، تقویت شود.