نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه تعلیم و تربیت اسلامی پژوهشکده تعلیم و تربیت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل گزارههای سیاستگذاری سواد رسانهای در اسناد تحولی آموزشوپرورش است. روش پژوهش کیفی از نوع اسنادی-تحلیلی است. جامعه تحقیق اسناد مربوط به سیاستگذاری سواد رسانهای، مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزشوپرورش (1390) و سند تحول بنیادین آموزشوپرورش (1390) است. واحد تحلیل گزارههای اسناد پیرامون سیاستگذاری سواد رسانهای بر مبنای مدل (EC) سیاستگذاری رسانهای است که این گزارهها بهطور هدفمند انتخاب و همزمان با فرایند جمعآوری دادهها، بهطور مداوم مورد تجزیهوتحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافتهها حاکی از این است که در هر دو سند به برخی از ابعاد فردی و محیطی سیاستگذاری سواد رسانهای پرداختهاند. از مؤلفههای موردتوجه در بعد فردی، توجه به مؤلفه شناختی، کمتوجهی به عامل تکنیکی و بیتوجهی به عامل ارتباطی است. از مؤلفههای موردتوجه در بعد زمینهای یا محیطی توجه به تعیین سیاستهای سواد رسانهای، بسترسازی صنایع رسانهای، شکلدهی متوازن صنایع رسانهای، بسترسازی جامعه مدنی اطلاعاتی، طراحی نظام سواد رسانهای، طراحی نظام آموزشی و تولید محتوای رسانهای است که با شدت و ضعفهایی در هر دو سند مورد توجه قرار گرفته است. تجربه آموزش مجازی در دوران کرونا در نظام آموزشی جمهوری اسلامی نشان داد که در اسناد تحولی آموزشوپرورش گامهای جدی برداشتهشده است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Media Literacy Policy Analysis of Education Transformation Documents of the Islamic Republic of Iran
نویسنده [English]
Associate Professor, Department of Islamic Education, Institute of Education, Institute of Education Studies
چکیده [English]
The purpose of this study is to analyze media literacy policy in educational transformation documents. The research method is qualitative from documentary-analytical type.The research community of documents related to media literacy policy is the theoretical foundations of the document of fundamental change in education(2011) and the document of fundamental )change in education(2011). The unit for analyzing document propositions is about media literacy policy. These propositions were purposefully selected and continuously analyzed and interpreted simultaneously with the data collection process. Findings indicate that there are inconsistencies between the two documents in media literacy policy. However, both documents address some of the individual and environmental dimensions of media literacy policy. Among the components considered in the individual dimension, attention to the cognitive component is low attention to the technical factor and inattention to the communication factor.Among the components considered in the contextual or environmental dimension, attention to determining media literacy policies, media industry platform, balanced formation of media industry, information society civil society, media literacy system design and media content production in Both documents.The experience of e-learning during the Corona era in the educational system of the Islamic Republic showed that despite serious steps taken at the level of media literacy policy, but in implementing the above policies, the education system is just beginning.
کلیدواژهها [English]