نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 رﺋﯿﺲﻣﺮکز ﺗﻤﺪن پژوﻫﺸکده ﺷﻬﯿﺪﺻﺪر داﻧﺸگاه ﺟﺎﻣﻊ اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦﻋﻠﯿﻪاﻟﺴﻼم، ﺗﻬﺮان، ﺟﻤﻬـﻮری اﺳـﻼمی اﯾـﺮان
2 داﻧﺸﺠﻮی دکتریﻣﻌﺎرف اﺳﻼمی وﻓﺮﻫﻨگ و ارﺗﺒﺎﻃﺎت داﻧﺸگاه اﻣﺎم ﺻﺎدقﻋﻠﯿﻪاﻟﺴﻼم،ﺗﻬﺮان، ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی اﯾﺮان
چکیده
مسئله اصلی پژوهش حاضر تأثیر تجدّد در ساختار سیاستگذاری فرهنگی ایران است. برای پاسخ به این سؤال به آغاز ورود تجدّد به ایران در دوره قاجار پرداخته و آثار آن در سیاستگذاری فرهنگی دوران قاجار و پهلوی بررسی میشود. روشنفکران ایران با تعلقخاطر به جهان نوین، ایران را عقبافتاده از قافله تمدن پنداشته و دولت را مأمور ایجاد بخش فرهنگ برای تربیتِ فرنگیمآب مردم میدانستند. برهمیناساس، اجماع روشنفکران و شاهان ایران موجب تغییرهای تدریجی در ساختار سیاستگذاری فرهنگی ایران میگردد. در این پژوهش دوگونه آرمانی از سیاستگذاری فرهنگی برای دو دوره ایران پیشانوین و ایران نوین معرفیشده که بهصورت گفتمانی صورتبندی شدهاند. گفتمان سیاستگذاری فرهنگیِ بومی حول دال مرکزی «استمرار سنت» شکل گرفته و با محوریت نهادهای مردمی عمل میکند. درحالیکه گفتمان سیاستگذاری فرهنگی دولتی حول دال مرکزی «همشکلی با غرب» شکلگرفته و با محوریت سازمانهای دولتی عمل میکند. در این پژوهش با روش کتابخانهای ـ اسنادی دادههای تاریخی جمعآوری میشود، سپس با استفاده از گونهشناسی نوع آرمانی، دو گونه از سیاست فرهنگی مورد اشاره قرارگرفته و ارتباط و پیوستگی درونی آنها با روش مفصلبندی ترسیم میشود.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Modernity and the discourse turn of Iran's cultural policy during the Qajar and Pahlavi periods
نویسندگان [English]
1 Head of Civilization Center of Shahid Sadr Research Institute of Imam Hossein University, Tehran, I.R.Iran
2 PhD student of Islamic Studies, Culture and Communication of Imam Sadiq University, Tehran, I.R.Iran
چکیده [English]
The main issue of the current research is the impact of modernity on the cultural policy structure of Iran. To answer this question, the beginning of modernization in Iran during the Qajar period is discussed and its effects on the cultural politics of the Qajar and Pahlavi periods are examined. Belonging to the modern world, Iran's intellectuals considered Iran to be lagging behind the caravan of civilization and considered the government to be responsible for creating the culture sector for the education of the people. Accordingly, the consensus of Iranian intellectuals and kings causes gradual changes in the cultural policy structure of Iran. In this research, two types of ideals of cultural policymaking for the two periods of pre-modern Iran and modern Iran have been introduced, which have been formulated in the form of a discourse. The local cultural policy discourse is formed around the central sign of "continuation of tradition" and operates with the focus of popular institutions. While the government's cultural policy discourse is formed around the central sign of "the same shape as the West" and operates with the focus of government organizations. Regarding the method, in this research, the necessary historical data was collected using the library-documentary method, then two types of cultural politics were mentioned using the typology of the ideal type and their internal connection and connection with the technique. Articulation is drawn.
کلیدواژهها [English]