نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران
2 دانشگاه پیام نور تهران واحد اسلامشهر
چکیده
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش حاضر مقایسه تفاوت تعارضات زناشویی همسران بر اساس میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری (خانواده اصلی) آنان بوده است. روش: روش پژوهش حاضر پسرویدادی و از نوع علّی ـ مقایسهای است. بدین منظور برای پژوهش حاضر تعداد ۳۱۳ زوج (۶۲۶ نمونه) از جامعه آماری شامل طلاب متأهل ساکن مجتمعهای مسکونی شهر قم، به روش نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و همگی به پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و پرسشهای محققساخته به طور همزمان پاسخ دادند. یافتههای پژوهش: نتایج این پژوهش نشان داد، همسرانی که در خانه پدری آنها از ماهواره استفاده نمیشد، در مقایسه با آن همسرانی که در خانه پدری آنها ماهواره استفاده میشد، بهطور معناداری از تعارضات زناشویی کمتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: بنابراین در تبیین و تحلیل روانی و اجتماعی عوامل تعارضات زناشویی و برنامهریزی جهت پیشگیری و درمان، بر پژوهشگران، اندیشمندان، متولیان امور تربیتی و فرهنگی و سیاستمداران ضروری است به عوامل و بسترهای فرهنگی جامعه مانند رسانه و ماهواره توجه کافی داشته باشند تا بتوان از بروز آسیب های جدی بر پیکره خانواده اصیل ایرانی جلوگیری کرد. زیرا سلامت یک جامعه در گروه سلامت خانواده خواهد بود.
کلیدواژهها: تعارضات زناشویی، ماهواره، خانواده اصلی، رسانه، عوامل فرهنگی.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The difference in marital conflicts of religious families based on the amount of satellite usage in the father's house
نویسندگان [English]
1 Department of Psychology, Faculty of Humanities, Shahid University, Tehran
2 Payam Noor University of Tehran, Islamshahr branch
چکیده [English]
Abstract
The purpose of this research was to compare the amount of marital conflicts in religious families based on the amount of satellite usage in their father's house (main family). The present research method is quantitative and causal-comparative. For this purpose, 313 couples (626 samples) from the statistical population, including married students living in residential complexes in Qom, were selected by a multi-stage cluster random sampling method, and they were asked demographic questionnaires related to the amount of satellite usage and marital conflicts questionnaire by Sanai et al (2008) answered.
The findings indicated that there is a statistically significant difference in marital conflicts between three groups of people according to the amount of satellite usage in their father's house. People whose father's house did not use satellite at all had less marital conflicts than people whose father's house used satellite very often or sometimes. Therefore, in explaining and psychologically and socially analyzing factors of marital conflicts and family problems and planning for prevention and treatment, it is necessary to pay enough attention to factors and cultural platforms such as media and satellite.
Keywords: . Marital conflicts, Spouses, Satellite, Father's house, Media, Religious family.
کلیدواژهها [English]
تفاوت تعارضهای زناشویی خانوادههای دیندار بر اساس میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری
مسعود نورعلیزاده میانجی*
زهیر احمدی**
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه میزان تعارضهای زناشویی همسران در خانوادههای دیندار بر اساس میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری آنها بود. روش پژوهش حاضر کمی و از نوع علّی ـ مقایسهای است. بدینمنظور تعداد ۳۱۳ زوج (۶۲۶ نمونه) از جامعه آماری شامل طلاب متأهل ساکن مجتمعهای مسکونی قم، به روش نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای جمعیتشناختی و در ارتباط با میزان استفاده از ماهواره و پرسشنامه تعارضهای زناشویی ثنایی و همکاران (۱۳۸۷) پاسخ دادند. یافتهها نشان داد تعارضهای زناشویی میان سه گروه از افراد بر حسب میزان استفاده از ماهواره در خانه پدریشان تفاوت آماری معناداری وجود دارد. افرادی که در خانه پدریشان اصلاً ماهواره استفاده نمیشد، نسبت به افرادی که استفاده از ماهواره در خانه پدریشان بسیار عادی بوده و یا گاهی استفاده میشد، تعارضهای زناشویی کمتری داشتند؛ بنابراین در تبیین و تحلیل روانی و اجتماعی عوامل تعارضهای زناشویی و مشکلات خانواده و برنامهریزی جهت پیشگیری و درمان، ضروری است به عوامل و بسترهای فرهنگی مانند رسانه و ماهواره توجه کافی شود.
واژگان کلیدی: تعارضهای زناشویی، همسران، ماهواره، خانه پدری، رسانه، خانواده دیندار.
مقدمه
برخی از مردم معتقدند که رسانه خنثی است و تأثیری بر زندگی روزمره انسان ندارد. ازاینرو هیچ برنامه و محدودیتی در استفاده از رسانه برای زندگی شخصی و خانوادگی خود ندارند؛ اما آیا واقعاً چنین تصوری درست است و رسانه فقط بهعنوان ابزاری برای سرگرمی و رفاه انسانها ساخته شده است؟ دانشمندان معتقدند رسانه بر جنبههای مختلف زندگی انسان تأثیرگذار است (Wood, 1994, p. 31; Anderson & et al., 2003, p. 81; Kulandairaj, 2014, p. 22). رسانههای ارتباطی نظیر شبکههای اینترنتی، ماهواره، تلفن همراه، پیامرسانها و... توانستند بهآرامی سبک زندگی مردم را تغییر داده و در مواردی با مشکلات جدی مواجه کنند. بیشترین تأثیرپذیری در ابعاد فرهنگی صورت پذیرفته، بهگونهایکه 70 درصد بینندگان در مسائلی مانند روابط با جنس مخالف، ملاکهای انتخاب همسر، شیوه پوشش، سبک زندگی و غیره در خود دگرگونی احساس کردند. علاوهبرآن در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز تأثیرهای قابلتوجهی گذاشته است (زارعی توپخانه و میردریکوندی، ۱۳۹۵، ص. 115).
امروزه عوامل زیادی کانون خانواده را تهدید میکند. یکی از عوامل تهدیدکننده بنیان خانواده، استفاده نادرست از رسانههای جمعی بهویژه برنامههای ماهواره است که سبب اختلال در روابط همسران و حتی خیانت بین آنها میشود (موسوی و دیگران، 1396، ص. 85). ماهواره با قبضه کردن اوقات مردم بهنوعی امپریالیسم فرهنگی دامنزده که یکی از اهداف آن نهاد مهم و تأثیرگذار، خانواده است (شاهسیاه و کرمی، 1400، ص. 80). خانواده بهعنوان مهمترین نهاد اجتماعی، نقش ویژهای در رشد و پویایی یک جامعه دارد؛ لذا کشورهای سلطهجو تمام قوای خود را برای نابودی این نهاد مهم در سراسر دنیا، بهویژه در ایران گذاشتهاند تا بتوانند ارزشها و هنجارهای خود را بر دیگر کشورها تحمیل کرده و خانواده را نابود سازند. ازاینرو در طول دو دهه گذشته فعالیتهای ماهوارهای بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
ماهواره بهدلیل تنوع و جذابیتهای بصری و فکری در موضوعهای سیاسی، اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی، علمی، سرگرمی، جنسی، ورزشی، مستند و... بدون فیلتر کردن محتوا در برنامههای خود توانسته در تمامی گروهها نفوذ کرده و مخاطبان خود را از هر قشری جذب کند و به روشهای مختلف ارزشها و باورهای جوامع را خدشهدار کند، بهگونهای که رفتارها و باورها و احساساتی که در گذشته با ارزش یا بیارزش بود، امروزه جای خود را عوض کردهاند. تا جاییکه کسانی که از رسانه ماهواره استفاده میکنند، نسبت به کسانی که از این رسانه بهره نمیبرند، گرایش بیشتری به آسیبهای اجتماعی دارند (امیری؛ نوری و بساطیان، 1390، ص. 139). استفاده از ماهواره خانوادهها را با پیامدهایی همچون از میان رفتن قبح روابط غیراخلاقی در کانون گرم اعضای خانواده، پایبند نبودن به سنّتهای خانوادگی، گسترش خیانتهای زناشویی، کاهش تعاملات واقعی و غیره روبهرو میسازد (موسوی و دیگران، 1396، ص. 85).
ماهواره توانسته به ترویج ضدارزشها دامن بزند. نمایش تجملگرایی، خیانت به همسر، ریاکاری و تزویر ازجمله ابعاد ضدفرهنگی است که در برخی شبکهها نمایش داده شده، در فرهنگ مخاطبان خود تأثیر میگذارد. امروزه جایگاه رسانهها و نقش آنها در خانواده، مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران قرار گرفته است. جریان نفوذ ماهواره آنقدر جدی است که مطالعات در این زمینه نشان میدهد جوانان بهویژه زنان در مهمانیها، محیط کار و جاهای مختلف به بحث و تبادلنظر درباره شخصیت این مجموعههای تلویزیونی میپردازند، به قهرمانان و شخصیتهای مجموعهها علاقه نشان میدهند، گاهی اوقات گفتگوها و تیکهکلامهای آنها را تکرار میکنند، با آنها خو میگیرند و حتی تلاش میکنند در لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها را الگوی خود قرار دهند (تاجیک اسماعیلی و لطفی، 1395، ص. 41).
استفاده از برنامههای ماهوارهای علاوه بر کاهش حس رضایت از زندگی در زوجین، بر اختلاف تعارض همسران نیز دامن زده و سبب شده است تا آنان از زندگی مشترک خود ناراضی بوده و صمیمیت زناشویی در میان آنان کاهش یابد (موسوی و دیگران، 1396، ص. 93). مفهوم تعارض به عدم توافق بین همسران برمیگردد و به اینمعناست که فرد بین اهداف، انتظارها و نیازها یا امیال شخصی خود و طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی میبیند (هوشمندی؛ احمدی و کیامنش، 1398، ص. 820). تعارضهای زناشویی پیش درآمد جدایی همسران است، که از بگومگوهای ساده شروع شده و تا درگیریهای شدید لفظی، نزاع، کتککاری و جدایی گسترش مییابد (بشکار؛ سودانی و شهنی ییلاق، 1391، ص. 201). تعارض زناشویی اگر بهصورت صحیح و کارآمد مدیریت و حل نشود، سبب ایجاد پیامدهای جبرانناپذیر جسمی، روانی و عاطفی در روابط همسران شده و رضایت از زندگی را با چالش اساسی مواجه میکند. بدونشک این نارضایتیها محصور در همسران نبوده بلکه از مرز همسران عبور کرده و حتی زندگی خانواده اصلی و فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد.
آنچه امروزه در سطح جامعه شاهد آن هستیم، افزایش روزافزون تعارضهای زناشویی است. یکی از مظاهر مهم آن، گسترش طلاق در سطح جامعه است. طبق گزارش مرکز آمار ایران، آمار ازدواج از سال 1389 تا 1399 از 891000 مورد به 556000 مورد کاهش یافته و در مقابل آمار طلاق از 137000 مورد به 183000 مورد افزایش یافته است (مرکز ملی آمار، 1400). روند صعودی رشد طلاق، نشانگر وجود تعارضهای جدی درون سیستم خانواده است. نکته قابلتوجه اینکه این آمار، مربوط به آن دسته از تعارضهایی است که به دادگاه، طلاق و جدایی ختم شده و دسته دیگر افرادی که به دلایل مختلف فرهنگی، خانوادگی، امنیتی، اجتماعی و... اختلافات خود را آشکار نمیکنند یا به مراکز مشاوره مراجعه میکنند نیز در این مهم گنجانده میشود. ازاینرو ضروری است تا عوامل بنیادین تعارضهای زناشویی و گسست خانوادگی بررسی شود که ازجمله موارد مهم آنها، رسانهها بهویژه ماهواره است که با برنامههای ضدارزشی و ضدبنیانهای خانواده که دارد، سبب بروز تعارضهای زناشویی در میان همسران میشود؛ بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی نقش استفاده از ماهواره در تعارضهای زناشویی همسران در خانوادههای دیندار و متدین؛ البته بهصورت عمیقتر در خانواده اصلی آنان است. بدینمنظور به مقایسه تعارضهای زناشویی زوجهای طلبه بر اساس میزان متفاوت استفاده از ماهواره در خانههای پدری آنها پرداخته میشود. ازآنجاکه طلاب علوم دینی در منزل شخصی خود بهطور معمول از ماهواره استفاده نمیکنند، جامعه مناسبی برای بررسی بافت فرهنگی خانه پدریِ تأثیریافته از ماهواره خواهد بود. بر این اساس فرضیه پژوهش حاضر عبارت است از: در خانوادههای دیندار، گروهی که در خانه پدری آنها از ماهواره استفاده شده، در مقایسه با گروهی که از ماهواره استفاده نشده است، از تعارضهای زناشویی بیشتری برخوردارند.
پژوهشهایی موضوع روابط زناشویی و ماهواره را مطالعه و بررسی نمودهاند. نتایج تحقیق نعمتی انارکی و خطیبزاده (1394) نشان داد زنان بیننده شبکه ماهوارهای جم، از رضایتمندی از زندگی زناشویی کمتر و بهداشت روانی نامطلوبتری نسبت به زنان غیرمخاطب ماهواره برخودار بودند.
مریجی و احسانی (1395) به بررسی تأثیر پیامهای بازرگانی ماهوارهای بر تغییر روابط میان فردی همسران پرداختند. آنها به این نتیجه اشاره کردند که این تبلیغات، برای همسران، بسیار مخاطرهانگیز شده و سبب پدیدآمدن آسیبهای متعدد در عرصه خانواده و ارتباط همسران شده است.
عجم (1395) با نمونه آماری 400 نفر از زنان ساکن در شهر مشهد به این نتیجه دست یافت کـه بـین زنـانی کـه مجموعههای ماهوارهای فارسی تماشا میکردنـد، بـا زنـانی کـه تماشـا نمـیکردند در «نگرش نسـبت بـه خیانـت زناشـویی» و میزان «تعارض زناشویی» آن دو گروه تفاوت معنـاداری وجود دارد. بر اساس این پژوهش هرچه استفاده از ماهواره افزایش یابد، تعارضهای زناشویی همسران نیز افزایش مییابد.
روستایی و همکاران (1395) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که رسانههای نوین (اینترنت، ماهواره و تلفن همراه) بر خیانت عاطفی همسران و کاهش رضایت زناشویی تأثیر دارد.
مطالعه موسوی و همکاران (1396) نشان داد استفاده از ماهواره با رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی کمتری همراه است.
نتایج پژوهش حسینپور و همکاران (1397) نشان داد که بین تماشای برنامههای فارسیزبان شبکههای ماهوارهای و ازهمگسیختگی خانوادهها رابطه وجود دارد.
فریدی و جعفری (۱۳۹۹) در بررسی رابطه استفاده از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان با ناهنجاریهای اجتماعی، دریافتند که میزان استفاده از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان با خیانت، طلاق، اعتیاد به مشروبات الکلی و روابط جنسی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
شاهسیاه و کرمی (1400) در بررسی نقش استفاده از ماهواره و شبکههای اجتماعی در صمیمیت و رضایت زناشویی به این نتیجه رسیدند که با هریک واحد افزایش در میزان استفاده از فضای مجازی و ماهواره، میزان صمیمیت کاهش پیدا میکرد. ازاینرو میتوان طلاق را بهوسیله تماشای ماهواره پیشبینی کرد (زارعی توپخانه و میردریکوندی، 139۵، ص. 118).
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته میتوان به این نتیجه رهنمون شد که استفاده از رسانههای ارتباطی مانند ماهواره در خانواده، یکی از علل بروز تعارضها و اختلافهای زناشویی و کاهش صمیمیت و رضایت زناشویی است. این پژوهشها نقش استفاده از ماهواره را در زندگی کنونی همسران مورد مطالعه قرار دادهاند؛ اما با توجه به نقش بنیادین والدین و بافت فرهنگی و تربیتی خانواده پدری در زندگی آینده فرزندان، بهنظر میرسد مسئله تعارضهای زناشویی را عمیقتر از اینها باید بررسی کرد. اثرپذیری مشکلات و تعارضهای زناشویی از میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری (خانواده اصلی)، مسئلهای است که تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. بهعبارتی این پژوهش درصدد آن است که بکاود مشاهده برنامههای ماهوارهای در خانه پدری، چگونه میتواند زمینهساز تعارضهای زناشویی فرزندان در زندگی بزرگسالی آنان شود؛ بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی این مسئله است که استفاده از ماهواره در خانواده پدری در زندگی زناشویی فرزندان چه نقشی دارد و آیا میتواند در آینده سبب تعارضات در زندگی زناشویی آنان شود؟
روش پژوهش حاضر کمی و از نوع علّی ـ مقایسهای است. در این نوع از پژوهش که در واقع پسرویدادی است، با توجه به متغیر وابسته به بررسی علل احتمالی وقوع آن پرداخته میشود. آمارههای مربوط به دادههای پیمایش شده در گروههای مختلف دارای شرایط و خصیصههای متفاوت مورد مقایسه قرار میگیرد. جامعه آماری این پژوهش، شامل همه طلاب متأهل حوزه علمیه ساکن مجتمعهای مسکونی پردیسان و شهر قم میباشد. بر اساس اطلاعات دریافتی از مراکز خدماتی و سازمانی وابسته به حوزه علمیه قم، در زمان انجام این پژوهش ۸۱ درصد زوجهای طلبه در مجتمعهای مسکونی پردیسان (۱۱۰۰۰ واحد) و ۱۹ درصد در مجتمعهای سطح شهر قم (حدود ۲۵۰۰ واحد) ساکن بودند. از میان جامعه آماری فوق تعداد ۳۷۵ زوج (۷۵۰ نفر) بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. درنهایت بعد از گردآوری نمونههای توزیع شده و غربالگری پرسشنامههای بیاعتبار (عدم پاسخگویی به هر دو پرسشنامه و یا عدم تکمیل هر دو مجموعه پرسشنامهها) تعداد 31۳ (6۲۶ نفر) بهعنوان نمونه نهایی کامل برای پژوهش بهدست آمد.
شیوه نمونهگیری بدینشکل بود که ابتدا مجتمعهای مسکونی طلاب قم به دو منطقه (پردیسان ـ داخل شهر) بر اساس مجتمعهایی که اجرای مجموعه پرسشنامهها در آن امکانپذیر باشد[1]، تقسیم شد. بعد در هر منطقه بر اساس تعداد واحدهای مسکونی آن نسبت کل واحدهای مسکونی 500 جفت مجموعه پرسشنامه (۱۰۰۰ نفر) بهصورت خوشهای تصادفی توزیع گردید. سهم پرسشنامههای توزیعی در پردیسان با توجه به نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 400 پرسشنامه (با توجه به تقسیم آن به 6 منطقه هزاره اول و دوم ـ هزاره سوم ـ هزاره 4 و5 ـ هزاره 6 و 7 ـ هزاره 8 ـ هزاره 9 و10) و سهم داخل شهر 100 جفت مجموعه پرسشنامه (با توجه تقسیم آن به سه منطقه مهدیه، مجتمع آیتالله شاهرودی و مجتمع آیتالله سیستانی ـ خیابان کارگر) بوده است.
ابزارهای پژوهش عبارت است از پرسشنامه جمعیتشناختی و چگونگی و میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری (اصلاً استفاده نمیشد، گاهی استفاده میشد، بسیار عادی بود) و همچنین پرسشنامه تعارضهای زناشویی تجدیدنظرشده ثنایی و همکاران (MCQ-R). پرسشنامه تعارضهای زناشویی شامل 54 سؤال است که توسط ثنایی و همکاران (۱۳۸۷) برای سنجیدن تعارضهای زن و شوهری ساخته شده است. ازآنجاکه این پرسشنامه بر اساس فرهنگ مردم ایران طراحی شده و بومی است و متناسب با فرهنگ ایرانی هنجاریابی شده است برای سنجش متغیر تعارضهای زناشویی در این پژوهش مناسب دیده شد و ازاینرو بهتر میتوان با خانوادههای ایرانی مطابقت داد. این پرسشنامه هشت بُعد از تعارضهای زناشویی را میسنجد که عبارتاند از: کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند(ان)، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر، و کاهش ارتباط مؤثر. برای هر سؤال 5 گزینه در نظر گرفته شده است که به تناسب 1 تا 5 نمره به آنها اختصاص داده شده است. حداکثر نمره کل پرسشنامه ۲۷۰ و حداقل آن 54 است. کسانی که نمره خام آنها در دامنه 79 تا 149 قرار گیرد (معادل نمره استاندارد T بین 40 تا 60) دارای روابط زناشویی بهنجار هستند و کسانی که نمره خام آنها در دامنه 150 تا 186 قرار گیرد (معادل نمره استاندارد T بین 60 تا 70 ) دارای تعارض بیش از حد بهنجار و نمره خام ۱۸۷ و بالاتر (یعنی معادل نمره استاندارد T بالاتر از ۷۰) دارای تعارض شدید و یا روابط شدیداً آسیبپذیر هستند. پرسشنامه «تعارضهای زناشویی» از روایی محتوایی خوبی برخوردار است. در مرحله تحلیل محتوای آزمون، پس از اجرای مقدماتی و محاسبه همبستگی هر سؤال با کل پرسشنامه و مقیاسهای آن بهدلیل همبستگی مناسب تمام سؤالها، هیچ سؤالی حذف نشد. ضریب پایایی (اعتبار) آزمون با روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه روی یک گروه 270 نفری برابر 96/۰ بهدست آمده است. در پژوهش یوسفی و کریمنژاد (۱۳۹۷) این ضریب برای کل پرسشنامه (884/0=α) و برای ابعاد کاهش همکاری (۷8۷/0=α)، کاهش رابطه جنسی (۶۵۹/0=α)، افزایش واکنشهای هیجانی (۸۴۸/0=α)، افزایش جلب حمایت فرزند (۶۳۰/0=α)، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود (۸۲۰/0=α)، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان، همسر و دوستان (۷۶۵/0=α)، جدا کردن امور مالی از یکدیگر (۵۶۴/0=α)، کاهش ارتباط مؤثر (۵۵۳/0=α) بهدستآمد. در پژوهش حاضر نیز آلفای کرونباخ 866/0 بهدست آمد.
در تجزیهوتحلیل دادههای این پژوهش، علاوه بر برخی شیوهای طبقهبندی اطلاعات، مانند: نمودارها و جدولها و شاخصهای آمار توصیفی، همچون میانگین و انحراف استاندارد از شاخصهای استنباط آماری برای آزمون معناداری تفاوت میانگینهای سه گروه (تحلیل واریانس سهراهه ANOVA) و آزمون تعقیبی آن برای بهدستآوردن میزان تفاوت میانگین نمرات در هریک از گروهها، همچنین «آزمون t مستقل»[2] جهت مقایسه دو گروه استفاده شد.
یافتههای توصیفی نشان داد که بیشترین درصد پاسخگویان (42 درصد) در رده سنی 25 تا 35 سال قرار داشتند. گروه سنی 35 تا 45 سال (5/26 درصد)، گروه سنی 15 تا 25 سال (5/7 درصد)، و گروه سنی بالای 45 سال (7 درصد) در رتبههای بعدی قرار دارند. از نظر مدت زمان ازدواج، 4/29 درصد افراد «5 تا 10 سال»، 9/24 درصد «10 تا 15 سال»، 7/20 درصد 15 سال و بالاتر، و 8/16 درصد «1 تا 5 سال» داشتند.
جدول (۱): میانگین و انحراف استاندارد تعارضهای زناشویی
|
تعداد |
کمترین |
بیشترین |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعارضهای زناشویی |
626 |
61.00 |
180.00 |
101.035 |
19.93755 |
Valid N |
626 |
|
|
|
|
در جدول ۱، شاخصهای توصیفی (ازجمله میانگین و انحراف استاندارد) تعارضهای زناشویی ذکر شده است. براساس توصیف نمرات افراد در متغیر تعارضهای زناشویی، نتایج نشان میدهد که میانگین افراد ۱۰۱ با انحراف استاندارد ۹۴/۱۹ میباشد. قابل ذکر است که بالاترین نمرهای که افراد در پرسشنامه تعارضهای زناشویی ثنایی میتواند دریافت کنند 270 است. اندازه انحراف استاندارد که نشان دهنده متوسط میزان فاصله هر مورد از میانگین است، حاکی از آن است که پراکندگی نمرات از میانگین حدود ۲۰ برای این تعداد از نمونه و این دامنه نمرات نرمال است.
جدول (۲): توزیع فراوانی تعارضهای زناشویی بر اساس سطوح میزان تعارضها
میزان تعارضهای زناشویی |
فراوانی |
درصد فراوانی |
درصد تجمعی |
|
سطح تعارضها |
تعارض کم |
441 |
4/70 |
4/70 |
تعارض بهنجار |
177 |
3/28 |
7/98 |
|
تعارض زیاد |
8 |
3/1 |
100 |
|
تعارض خیلی زیاد |
۰ |
|
|
|
جمع |
626 |
100 |
|
|
آماره |
میانگین |
51/21 |
||
واریانس |
53/86 |
|||
کمترین |
6 |
|||
بیشترین |
58 |
بهمنظور تبیین وضعیت تعارضهای زناشویی، پاسخگویان به چهار گروه تقسیم شدهاند: 1- تعارضهای کم: «نمره 0 تا 25»؛ 2- تعارضهای بهنجار: «نمره 25 تا50»؛ 3- تعارضهای زیاد: «نمره 50 تا 75»؛ 4- تعارضهای خیلی زیاد: «نمره 75 تا100». همانطورکه جدول ۲ نشان میدهد: 4/70 درصد افراد دارای تعارضهای زناشویی کم، 3/28 درصد تعارضهای زناشویی بهنجار و 3/1 درصد دارای تعارضهای زیاد هستند و هیچکدام از افراد دارای تعارضهای خیلی زیاد نبودند. لازم به ذکر است میانگین (از 100) تعارضهای زناشویی افراد 51/21 است؛ بنابراین در جامعه آماری کنونی بهطور کلی افراد از میزان تعارضهای زناشویی کمی برخوردار هستند. افرادی که از تعارضهای نابهنجار برخوردار باشند، خیلی کم هستند.
جدول (۳): میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری
میزان استفاده از ماهواره |
تعداد |
|
۱ |
اصلاً استفاده نمیشد |
564 |
۲ |
گاهی استفاده میشد |
39 |
۳ |
بسیار عادی بود |
8 |
۴ |
پاسخ نداده |
۱۵ |
کل |
6۲۶ |
بر اساس جدول ۳، ۵۶۴ نفر از زوجهای طلبه اظهار کردهاند که در خانه پدری آنها اصلاً ماهواره استفاده نمیشد. ۳۹ نفر اظهار کردهاند که در خانه پدری آنها گاهی از ماهواره استفاده میشد. ۸ نفر نیز بیان داشتهاند که استفاده از ماهواره در خانه پدری آنها بسیار عادی بوده است. ۱۵ نفر نیز این پرسش را پاسخ ندادهاند. هرچند در پاسخگویی به پرسشنامهها از قلم افتادن برخی موارد طبیعی است؛ اما ممکن است برخی از آنها بهخاطر ملاحظاتی مانند: شرم از بیان استفاده از ماهواره بهدلیل جایگاه اجتماعی فعلی خود، ضروری ندانستن این بخش و مواردی از این قبیل ترجیح داده باشند آن را پاسخ ندهند و یا اصلاً پاسخ به این پرسش را فراموش کرده باشند.
3-1. بررسی آمارهها و شاخصهای استنباطی
3-1-1. نرمال بودن متغیرها
برای توزیع نرمال بودن متغییرها از آمارههای چولگی، کشیدگی، مقدار واریانس و توزیع منحنی نرمال دادهها استفاده شد. با توجه به اطلاعات جدول ۴، قدر مطلق مقدار چولگی و کشیدگی تعارضهای زناشویی، از قدر مطلق 96/1 کمتر است و بنابراین میتوان نتیجه گرفت که متغیر مذکور نرمال است.
جدول (۴): آمارههای تعارضهای زناشویی برای نرمال بودن متغیرها
|
تعداد |
چولگی |
کشیدگی |
||
آماره |
انحراف استاندارد |
آماره |
انحراف استاندارد |
||
تعارضهای زناشویی |
۶۲۶ |
071/1 |
098/0 |
367/1 |
195/0 |
برای آزمون همگنی واریانسها از آماره لوین استفاده شد که طبق نتیجه جدول ۵، این مفروضه برقرار است. با توجه به نتایج آزمون لوین مشخص است که سطح معناداری بالاتر از مقدار ۰۵/۰ است؛ بنابراین واریانس گروهها با هم برابر هستند.
جدول (۵): میزان آماره لوین برای آزمون همگنی واریانسها
آزمون لوین |
درجه آزادی اول |
درجه آزادی دوم |
سطح معناداری |
۰۵۲/۱ |
۲ |
۶۰۸ |
۳۵۰/۰ |
3-1-3. مقایسه تعارضهای زناشویی بر حسب میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری
نتایج تحلیل واریانس یکراهه در جدول ۶ نشان میدهد که بین تعارضهای زناشویی سه گروه از افراد بر حسب میزان استفاده از ماهواره در خانه پدریشان تفاوت آماری معناداری وجود دارد. میانگین تعارضهای زناشویی گروهی که در خانه پدری آنها اصلاً از ماهواره استفاده نمیشد ۱۷/۱۰۰ میباشد، گروهی که در خانه پدری آنها گاهی ماهواره استفاده میشد، ۳۱/۱۰۸ و گروهی که در خانه پدری آنها استفاده از ماهواره بسیار عادی بود، تعارضهای زناشوییشان ۱۲/۱۱۷ بود.
جدول (۶): مقایسه میزان تعارضهای زناشویی بر حسب میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری (ANOVA)
استفاده از ماهواره |
میانگین |
تعداد |
منبع تغییرات |
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معناداری |
اصلاً استفاده نمیشد |
۱۷/۱۰۰ |
564 |
بین گروهی |
۹۴/۴۵۴۱ |
۲ |
۹۷/۲۲۷۰ |
۹۶/۵ |
۰۰۳/۰ |
گاهی استفاده میشد |
۳۱/۱۰۸ |
39 |
درونگروهی |
۸۰/۲۳۱۶۹۰ |
۶۰۸ |
۰۷/۳۸۱ |
||
بسیار عادی بود |
۱۲/۱۱۷ |
8 |
||||||
کل |
۹۱/۱۰۰ |
611 |
کل |
۷۴/۲۳۶۲۳۲ |
۶۱۰ |
|
نتایج جدول 6 نشان داد، در خانههایی که ماهواره استفاده میشد، نسبت به خانههایی که ماهواره استفاده نمیشد تفاوت معناداری در سطح تعارضهای زوجین وجود داشته است. آنها که در خانه پدری خود ماهواره داشتند، تعارضهای زناشویی بیشتری را گزارش داده بودند. درمقابل کسانی که در خانه آنها ماهواره اصلاً استفاده نمیشد و یا گاهی استفاده میشد تعارضهای کمتری را گزارش دادند. این نتایج بیانگر تأثیر مشاهده ماهواره بر زندگی افراد حتی در زمانی بسیار طولانی است.
3-1-4. آزمونهای تعقیبی
طبق نتایج آزمونهای تعقیبی گروه اول یعنی افرادی که در خانه پدریشان اصلاً ماهواره استفاده نمیشد نسبت به گروه سوم یعنی افرادی که استفاده از ماهواره بسیار عادی بود و همچنین نسبت به گروه دوم یعنی افرادی که گاهی استفاده میشد، بهترتیب با تفاوت میانگین ۹۵/۱۶ و ۱۳/۸ در سطح معناداری ۰۵/۰، دارای تعارضهای زناشویی کمتری هستند.
جدول (۷): آزمونهای تعقیبی میزان تعارضهای زناشویی بر حسب میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری
گروهها |
تفاوت میانگینها |
انحراف استاندارد |
سطح معناداری |
|
۱ |
۲ |
* ۱۳/۸- |
۲۳/۳ |
۰۱۲/۰ |
۳ |
* ۹۵/۱۶- |
۹۵/۶ |
۰۱۵/۰ |
|
۲ |
۱ |
* ۱۳/۸ |
۲۳/۳ |
۰۱۲/۰ |
۳ |
۸۲/۸- |
۵۷/۷ |
۲۴۵/۰ |
|
۳ |
۱ |
* ۹۵/۱۶ |
۹۵/۶ |
۰۱۵/۰ |
۲ |
۸۲/۸ |
۵۷/۷ |
۲۴۵/۰ |
3-1-5. آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه
بهمنظور از بین بردن برخی نگرانیها در مورد تعداد گروهها، با توجه به اینکه تعداد گروه اول (افرادی که در خانه پدری آنها اصلاً از ماهواره استفاده نمیشد) بسیار بیشتر از گروه دوم (گاهی استفاده میشد) و گروه سوم (بسیار عادی بود) میباشد، از آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه نیز استفاده شد. این بار گروه دوم و سوم به اضافه تعدادی که نقص اطلاعاتی داشتند، تجمیع و در یک گروه ۶۱ نفری قرار گرفتن و از میان ۵۶۴ نفر گروه اول تعداد ۶۱ نفر بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفتند. همانطورکه جدول ۸ نشان میدهد، اینبار نیز تفاوت میانگین دو گروه در سطح ۰۵/۰ به میزان ۴۹/۲ معنادار میباشد. میانگین تعارضهای زناشویی گروه اول (افرادی که در خانه پدری آنها از ماهواره استفاده نمیشد) برابر ۹۶/۹۸ بود و برای گروه دوم (افرادی که در خانه پدری آنها از ماهواره استفاده میشد) برابر با ۲۶/۱۰۹ بود.
جدول (۸): مقایسه میزان تعارضهای زناشویی دو گروه استفاده و عدم استفاده از ماهواره در خانه پدری
|
آزمون لوین برای برابری واریانسها |
آزمون t برای برابری میانگینها |
|||||
F |
سطح معناداری |
t |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تفاوت میانگین |
تفاوت انحراف استاندارد |
|
واریانسهای برابر فرض شده است |
۵۲۲/۰ |
۴۷۱/۰ |
۴۹/۲- |
۱۲۰ |
۰۱۴/۰ |
۲۹۵/۱۰- |
۱۲۸/۴ |
واریانسهای برابر فرض نشده است |
|
|
۴۹/۲- |
۴۲/۱۱۹ |
۰۱۴/۰ |
۲۹۵/۱۰- |
۱۲۸/۴ |
نتیجهگیری
هدف از این پژوهش، یک مطالعه مقایسهای تعارضهای زناشویی خانوادههای دیندار بر حسب میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری بود. نتایج نشان میدهد که بین تعارضهای زناشویی خانوادههای دیندار براساس میزان استفاده از ماهواره در خانه پدریشان تفاوت آماری معناداری وجود داشته و افرادی که در خانه پدریشان اصلاً ماهواره استفاده نمیشد، نسبت به افرادی که گاهی استفاده میشد یا بسیار عادی بود، تعارضهای زناشویی کمتری داشتند. نتایج این پژوهش با یافتههای شاهسیاه و کرمی (1400)، فریدی و جعفری (۱۳۹۹)، حسینپور و همکاران (1397)، موسوی و دیگران (1396)، روستایی و همکاران (1395)، عجم (1395)، نعمتی انارکی و خطیبزاده (۱۳۹۳ و 1394)، گلچین (1391)، و زارعی توپخانه و میردریکوندی (139۵) همسو است. پژوهشهای انجام گرفته دراینراستا تأکید دارند، خانوادههایی که از شبکههای ماهوارهای استفاده نمیکنند در قیاس با خانوادههایی که از شبکههای ماهوارهای استفاده میکنند بهمراتب مناسبات خانوادگی بهتری دارند. هرچقدر میزان استفاده از شبکههای ماهوارهای بالاتر باشد و هرچه خانوادهها بهصورت منظمتر از برنامههای شبکههای ماهوارهای استفاده کنند، مطلوبیت مناسبات خانوادگی بهطورکلی و نیز مطلوبیت روابط والدین و فرزندان و روابط زناشویی و اعتماد زناشویی آنها کمتر خواهد شد (گلچین و دیگران، 1391، ص. 107).
در این پژوهش مسئله آسیبهای شبکههای ماهوارهای بر خانواده، بهصورت عمیقتر مورد بررسی قرار گرفت. اگر یافتههای پژوهشهای انجام گرفته در گذشته تأثیر استفاده از ماهواره را در سازوکارهای شناختی، هیجانی و رفتاری خانواده کنونی و ایجاد آسیب در سبک زندگی، نگرشها و بافت ارتباطی همسران نشان میدهد؛ اما طبق نتایج این پژوهش تأثیر آن فراتر از آن و بسیار مرموز و طولانیمدت است. ماهواره میتواند تأثیرات عمیقی بر شخصیت و هویت افراد، ارزشها و سبک زندگی، سبکهای والدگری و الگوهای رفتاری والدین با فرزندان و نحوه تربیت و چگونگی رشد شخصیت آنان داشته باشد، تاجاییکه در زندگی زناشویی فرزندان در آینده تأثیرگذار باشد. چنین نتیجهگیری به این دلیل است که رسانهها قادرند پدیدههای جدیدی را در جامعه و خانواده رواج دهند؛ افکار و عقاید تازه، روشهای جدید زندگی، تسهیلکنندگی تهاجم فرهنگی و تخریب هویتهای بومی از این قبیل هستند (بختیاری و فرجی، 1391، ص. ۵۵، مزیدی شرفآبادی و دیگران، 1393؛ به نقل از Schiller, 1998; Melkote & et al., 1998; Defiuer & Denis, 1991).
ماهواره هرچند کارکردهای مختلفی مثل آگاهیبخشی، اطلاعرسانی و سرگرمکننده بودن دارد؛ اما برنامههای آن بر خانواده تبعاتی را بهدنبال دارد که تخریب ساختار سنتی خانوادهها و تضعیف اخلاق در بین اعضای خانواده و جامعه ازجمله این تخریبها هستند. (مزیدی شرفآبادی و دیگران، 1393 به نقل از سخایی، 1391). بسیاری از زیرساختهای تعارضهای زناشویی، در ساختارهای خانواده و نقشهای همسران، ارزشهای دینی، ملی و خانوادگی، آداب و رسوم، تمایلات، انتظارات و آرزوها، ردیابی میشود. خانوادههایی که از برنامههای ماهوارهای استفاده میکنند، خود را همسو با ارزشها، باورها، فرهنگ و سبک زندگی آنان کرده؛ لذا در رفتارها و تصمیمگیریهای خود تحت تأثیر این برنامهها عمل میکنند. برنامههای ماهوارهای متعارض با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بهصورت عمیق، در سبک تعاملی بین همسران از یکسو و ازسویدیگر بر سبک فرزندپروری آنها تأثیر میگذارد و درنتیجه در شکلگیری شخصیت و منش و رفتارهای فرزندان نقش ایفا میکند. پیامدهای آن در بزرگسالی فرزندان و در نحوه تعاملشان با همسرانشان دیده میشود. این تأثیرپذیری فرزندان همچنین میتواند به علت الگوبرداری از رفتارهای متعارض والدین که تحت تأثیر ماهواره بوده، باشد و هم یادگیری مشاهدهای این برنامهها باشد.
این تأثیر ماهواره از یکسو از طریق اختلال در نظام ارتباطی همسران است. چراکه با افزایش میزان استفاده از ماهواره، میزان رضایت زناشویی و صمیمیت در همسران کاهش (شاهسیاه و کرمی، 1400، ص. 86؛ نعمتی انارکی و خطیبزاده، 139۴، ص. ۳۱) و روابط عاطفی آنان نیز ضعیف میشود (روستایی و دیگران، 1395، ص. 419). ازسویدیگر از طریق ایجاد اختلال در نظام سلامت روانی افراد است؛ چراکه برنامههای ماهواره نهتنها زندگی اجتماعی و بین فردی افراد بلکه بر زندگی فردی و سلامت روانی نیز اثرگذار میگذارد (نعمتی انارکی و خطیبزاده، ۱۳۹۳، ص. ۵).
در شبکههای ماهوارهای شدت بخشیدن به رقابتهای اقتصادی میان زن و مـرد بـه جـای پیوندهای عاطفى و ارائه تعریف نادرست از زندگى مشترک، موجب شده تا مفهوم عشـق، اعتماد و تعهد به رقابت و سوءتفاهم تبدیل شـود؛ بـهنحـویکـه در حـال حاضـر، کـاهش ارتباطات کلامى «کـه از سـادهترین نـوع مناسـبات انسـانى در خـانواده محسـوب میشود به 15 تـا 17 دقیقـه در روز رسـیده و سـبب کمرنگشدن همدلى و گسست عـاطفى در میـان خانوادهها شـده اسـت (مریجی و احسانی، 1395، ص. 118). وقتی فرهنگ گفتوگوی صمیمانه در خانواده و حل مسئله کم شود، ناراحتیها و دلگیریها بیشتر شده و درنتیجه اختلافها و تعارضها بیشتر میشود؛ زیرا همسران بهدلیل الگوگیری غلط، مسیری را برای حل مشکلات و نگرانیهای خود ایجاد نمیکنند. فرزندانی که در تحت تأثیر ماهواره در چنین فرهنگ خانوادگی بزرگ میشوند، از کودکی با مفاهیمی چون بیارزش بودن مفهوم خانواده، برابری زن و مرد، عادی بود طلاق و جدایی، اختلاط زن و مرد، بیحجابی و بیحیایی، ارتباطات فرازناشویی، اهمیت افراطی دادن به مسائل مادی و اقتصادی، شبهات اعتقادی و مذهبی و... مأنوس میشوند.
بر اساس تحلیل یافتههای این پژوهش که روی جامعه آماری خاصی انجام گرفت، به این نتیجه رهنمون میشویم که هرچند با گذشت زمان و تحت تأثیر برنامههای آموزشی و تهذیبی حوزوی، تغییرات ساختاری بسیار مهمی در ارزشها، باورها، منش و رفتارهای نمونههای پژوهشی (طلاب علوم دینی) اتفاق افتاده است؛ اما هنوز بهطورکامل تأثیرات روانبنههایی که در کودکی شکل گرفته از بین نرفته و در زندگی بعدی آنها نقش دارند. پس با وجود تحولات چشمگیر در افراد، همچنان میتوان بر تأثیر زیرساختهای تربیتی، نحوه شکلگیری هویت و شخصیت، طرحوارههای شناختی و هیجانی، و عادتهای رفتاری در زندگی آینده آنان تأکید کرد.
نتایج این پژوهش میتواند گامی برای آگاهیبخشی عوامل تضعیفکننده بنیان خانواده باشد؛ تا برنامهریزان امور فرهنگی، تربیتی و خدمات بهداشت روانی و سلامت خانواده، بتوانند اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای جدیتری جهت مقابله با این عوامل و تقویت زیرساختهای تربیتی خانواده و روابط همسران داشته باشند؛ بنابراین در تبیین و تحلیل روانی و اجتماعی عوامل تعارضهای زناشویی و برنامهریزی جهت پیشگیری و درمان، ضروری است به عوامل و بسترهای فرهنگی جامعه مانند رسانه و ماهواره توجه کافی شود. با توجه به اهمیت کانون خانواده پیشنهاد میشود متغیر مورد پژوهش در نمونههای دیگر مورد آزمون قرار گیرد تا امکان تعمیمپذیری بیشتر را فراهم سازد.
پیشنهادات
با توجه به گسترش رسانه و ابزارهای ارتباط جمعی و فناوریمحور نظیر ماهواره، ضروری است پژوهشگران ابعاد گوناگون تأثیرات ماهواره و دیگر فناوریها و ابزارهای رسانهای را بر زندگی مردم مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند از رشد آسیبهای جامعه جلوگیری کنند. ازاینرو موضوعهای زیر بهعنوان پیشنهادهای پژوهشی مطرح میشود:
1- نقش ماهواره در نگرش جوانان به ازدواج بههنگام و فرزندآوری جوانان؛
2- نقش ماهواره در ترویج همخانگی و روابط جنسی مثلثی؛
3- نقش ماهواره در سبکهای رویارویی و حل تعارضهای زناشویی؛
4- مقایسه تفاوت نگرش به فرزندآوری همسران بر اساس میزان استفاده از ماهواره در خانه پدری؛
5- مقایسه خانوادههای از همپاشیده و پایدار بر اساس میزان استفاده از ماهواره و شبکههای مجازی.